هوشمندی مقاومت و عدم تحقق همه اهداف عملیات زیر کمربند
احمدرضا روح الله زاد مدیر مرکز اسناد و مطالعات راهبردی جمعیت دفاع از ملت فلسطین
معادله درگیری میان رژیم صهیونیستی و حزب الله لبنان وارد مرحله جدیدی شده است. حزب الله لبنان از روز دوم عملیات طوفان الاقصی با هدف کاهش فشار از روی غزه، درگیری مدیریت شده ای را در صفحات شمالی فلسطین اشغالی اجرا کرده است. طی این مدت بیش از 200 هزار شهروند صهیونیستی از صفحات شمالی آواره شده اند و این موضوع موجب شده جدای از هزینه های اسکان آوارگان با فشار شدیدی از سوی آوارگان و نیز جریان مخالف دولت نتانیاهو روبرو باشد.
دولت صهیونیستی برای خروج از این چالش؛ اندک اندک در پی افزایش سطح درگیری با حزب الله بود که حمله موشک هایپرسونیک یمن شرایط را برای این دولت افراطی پیچیده تر کرد و مخالفت ها شدت گرفت.
در چنین شرایطی نوع جدیدی از حملات در لبنان رخ داد و طی 2 روز وسایل ارتباطی و الکترونیکی با قابلیت اتصال به اینترنت و امواج رادیویی منفجر شدند و حدود 4 هزار نفر را مجروح کرد.
در شرایطی که همه مبهوت این جنگ جدید بودند، حمله به ضاحیه جنوبی بیروت از سوی اسرائیل با شهادت 12 نفر از فرماندهان ارشد حزب الله همراه شد. چند نکته در باره این شرایط جدید مطرح می شود:
1- اهداف جنگ جدید اسرائیل را می توان؛
– نمایش قدرت رژیم در بعد الکترونیک و اینکه این رژیم در گستره ناشناخته ای قدرت بازیگری موثر دارد
– در عملیات زیر کمربند کلیه وسایل ارتباطی اعم از اینترنتی و مرتبط با امواج رادیویی به عنوان یک سلاح مورد استفاده قرار گرفت، ایجاد وحشت ونگرانی در میان مردم لبنان و نیروهای مقاومت از اهداف این حملات بوده است.
– بازتعریف توان بازدارندگی رژیم از طریق ارتقاء عملیات سایبری به حملات مرگبار ارتباطی و رادیویی
– ثبت یک پیروزی تاکتیکی در معادله درگیری با محور مقاومت و تا حدودی جبران شکست های یکساله گذشته در جبهه های مختلف
– فشل کردن ساختار ارتباطی حزب الله لبنان که می تواند در یک جنگ گسترده به نقطه ضعف مقاومت تبدیل شود
– ضربه زدن به نیروهای رزمی و عملیاتی حزب الله لبنان
– توقف مذاکرات آتش بس جنگ غزه
– انحراف افکار داخلی از ضرباتی که به واسطه عملیات اربعین حزب الله و عملیات موشکی یمن به این رژیم وارد شده بود
– دادن امید به آوارگان که اسرائیل دست برتر را دارد و بزودی با تحمیل یک جنگ بر حزب الله آنها می توانند به شهرک های اشغالی برگردند.
– تحریک حزب الله و محور مقاومت به تغییر معادله از درگیری کنترل شده به یک جنگ همه جانبه تا انتقادها ومخالفت ها از دولت فعلی کاهش یابد و احتمالا امریکا را ناگزیر از ورود به جنگ کند.
2- هوشمندی حزب الله و محور مقاومت
– این نکته درست است که حزب الله و محور مقاومت از جنگ جدید رژیم صهیونیستی غافلگیر شدند و به هر حال تعداد زیادی از نیروهای حزب الله از عرصه نقش آفرینی در هر جنگ آینده حذف شدند اما نیروهای رزمی و عملیاتی مقاومت اسلامی لبنان طی سال های گذشته هم به لحاظ کمی و کیفی رشد داشته اند.
– طبق برخی گزارش ها در سال 2006 و جنگ 33 روزه نیروهای رزمی و عملیاتی حزب الله حدودا 15 هزار نفر بودند اما امروز بی تردیدی بسیار بیشتر از صد هزار نفر است و لذا این ضربه علی رغم همه دردناکی اش، تاثیر بر توان رزمی و عملیاتی حزب الله نخواهد گذاشت.
– حزب الله لبنان و دیگر محور مقاومت با انجام عملیات موشکی و پهپادی در سطح وسیع، اجازه ندادند تا رژیم موفق شود تا همه اهداف خود را در تعریف معادله جدید محقق کند و عملا همانطور که رسانه های صهیونیستی اعتراف کردند، مقاومت در این مهم موفق بوده و اسرائیل دستاورد چندانی از شرایط جدید کسب نکرده است.
3- در تحلیل تحولات جلوتر از رهبران مقاومت نباید رفت.
تحلیل ها در ارتباط با تحولات جنگ غزه و درگیری ها میان لبنان و رژیم صهیونیستی و نوع کنش ایران در این حوزه، نشان می دهد که بساری از این تحلیلگران به سخنان رهبران مقاومت –مقام معظم رهبری، سید حسن نصرالله، عبدالملک الحوثی، زیاد النخاله و یحیی السنوار – توجه کافی نداشته اند. بسیاری اصرار دارند تا ایران بر اساس تحلیل آنها باید وارد جنگ مستقیم با رژیم صهیونیستی شود و یا عملیاتی بسیار قوی تر از وعده صادق را انجام دهد و تاخیر جایز نیست.
این درحالی است که هم سید حسن نصرالله وهم عبدالملک الحوثی و هم رهبران فلسطینی بارها تاکید دارند که ورود ایران به جنگ مستقیم با اسرائیل فعلا ضرورت ندارد و ایران باید همچنان هم به عنوان حامی و هم به عنوان متغییری که دشمن همچنان باید هزینه گزاف نگرانی از ورودش به جنگ را بپردازد، نقش آفرینی کند. هیچ یک از اعضاء محور مقاومت حس تنها ماندگی به ذهنشان خطور نکرده است اما برخی اصرار دارند که فلسطینیان، یا حزب الله و یا یمن را محکوم به تنهایی در این جنگ پیچیده نشان بدهند.