ابراهیم متقی در نشست «سیاست های منطقه ای دولت سیزدهم»؛ تاخیر در اجرای امور آفت سیاست خارجی است/ مذاکرات برجام با فراز و نشیبی به نتیجه می رسد
به گزارش روابط عمومی جمعیت دفاع از ملت فلسطین، نشست مجازی بررسی «سیاست های منطقه ای دولت سیزدهم» با حضور دکتر ابراهیم متقی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران امروز در محل جمعیت دفاع از ملت فلسطین برگزار شد.
وی در ابتدای نشست گفت: در نظر داریم در اینجا این موضوع را بررسی کنیم که آینده سیاست خارجی دولت سیزدهم، چه فرآیند ها و چه الگوی رفتاری در محیط منطقه و فضای سیاست بین الملل خواهد داشت.
برخی از تحلیلگران می گویند با آمدن دولتها در ایران روندهای سیاست خارجی کشور تغییر می کند، نگاه برخی دیگر ساختار گرایانه است که معتقدند با تغییر دولتها تغییر چندانی در شکل بندی های رفتار سیاست خارجی ایران ایجاد نمی شود.
البته ایران یا هر کشور دیگر تابع یک سری سیاست های کلان و کلی است و اگر تغییراتی در روند سیاست خارجی شکل می گیرد انعکاسی از شرایط عمومی کشور است.
رویکرد دیگری وجود دارد که خود من به آن توجه دارم؛ این رویکرد Change & Continuity نام دارد که ترکیبی از دو مدل فوق است و در آن روند سیاست خارجی با یک سری نشانه های تداوم و تغییر همراه خواهد بود.
من معتقدم این تداوم در حوزه راهبردی و تغییر در عرصه تاکتیکی خواهد بود. چرا تداوم؟ به این دلیل که هر کشوری از جمله ایران دارای فرهنگ سیاسی تداوم یافته ای است. فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی ما پیشینه ای 2000 ساله دارد و این فرهنگ تاثیر خودش را بر ادراک ما از محیط و واکنش ما به محیط اطراف به جا می گذارد.
نکته دومی که مربوط به تداوم می شود در شکل بندی های ژئوپلتیکی است . ژئوپلتیک ایران در دوران حکومت پهلوی و با دوران های مختلف ریاست جمهوری در ایران تعغیییر چندانی پیدا نکرده است.
ما در یک ژئوپلتیک تهدید، در فضای تنهایی ژئوپلتیکی قرار داریم که با یک نشانه هایی از فشار بین المللی همراه است، این مساله در دوران حکومت پهلوی بوده و در دوره جمهوی اسلامی هم ادامه پیدا کرده است.
در دهه 1350 قبل از جمهوی اسلامی ایران از سیاست های منطقه عاری از سلاح اتمی حمایت می کرد الان هم از همان سیاست های حمایت می کند.
وقتی ایران در آن زمان می گوید حامی سیاست عاری سازی منطقه از تسلیحات اتمی است، یعنی اسرائیل موازنه را به هم زده و دارای سلاح اتمی است و باید با آن مقابله کرد، در حالی که قدرتهای بین المللی در آن دوران در برابر توسعه طلبی رژیم صهیونیستی سکوت کردند و هنوز نیز سیاست ما همین گونه است.
در دوره پهلوی ما اساسنامه آژانس و ان پی تی را هم پذیرفتیم میزان تعهدات ما به آژانس در همین الان هم در همین حد است.
در بحث همکاری های منطقه ای موضوع اصلی همکاری های منطقه ای در خلیج فارس میان کشورهای این حوزه بود که هنوز هم ما همین سیاست را ادامه می دهیم .
مورد دیگر تغییر ساختار است که تمایز به وجود می آورد. ساختار جمهوری اسلامی ایران بر اساس نه شرقی نه غربی شکل گرفت. زیر بنای این سیاست را اولین بار آیت الله مدرس با سیاست عدمی مطرح کرد. همانطور که وی این سیاست را مطرح می کند طبیعی است که سفرای انگلیس و روسیه در سالروز سفر روزولت به ایران، آن حکایت سه صندلی را زنده کنند. این نشان می دهد که راهبرد آنها در قبال آنها یک نوع عقلانیت ائتلاف راهبردی است چرا نمی خواهیم این را در ک نکنیم. این تفکر استعماری است که با یک شکل بندی جدید در وضعیت تکرار قرار دارد. مگر می شود به نظام بین الملل و اکتور های آن یعنی کشورها توجه داشت اما به ساختار قدرت در نظام جهانی توجه نکرد. این ساختار قدرت از سال 1948 تاکنون بر اساس توافقات و موازنه قدرت دنبال می شود.در اینجا هم نقش آمریکا به عنوان موازنه بخش و بالانسر تعریف شده است.
در مقابله با این شرایط جمهوری اسلامی ایران باید موازنه قدرت ایجاد کند، البته در معادله قدرت در ارتباط با ساختارهای داخلی تغییراتی ایجاد می شود.
حکومت شاه در یک وضعیت اتحاد و ائتلاف قرار داشت چون عضو سنتو بود و قبل از آن عضو پیمان بغداد شده بود، البته از اواسط دهه 70 میلادی در این فضا تغییر اتی ایجاد شد. فعالیتهای سنتو دیگر کم شده بود و شاه می خواست حداقل ژستی که می گیرد براساسا سیاست مستقل ملی باشد یعنی از ائتلاف با غرب به سمت روابط با اتحاد شوروی و چین شیفت کرد و گفت اگر در فضای سه جانبه بین المللی فعالیت کنم از مزایای بیشتری برخوردار می شود. اندیشه همکاری با چین و شوری در دهه 60 و70 شکل گرفت.
در موضوع سیاست خارجی کشورها در یک فضای تکرار قرار دارند که می بینید میان حکومت شاه و حکومت اسلامی تفاوت هایی هست اما اورینتیشن و جهت آنها شبیه هم است.
فضای بعد از انقلاب، آیا تفکر انقلاب تغییر کرده است؟ این فضا مبتنی بر خوداتکایی، خودکفایی و همکاری های منطقه ای است. حتی بازرگان هم به صدور انقلاب اعتقاد داشت اما مدل آن با با تفکری که دیگر انقلابیون داشتند، متفاوت بود.
تفکر امام خمینی (ره) انقلاب اجتماعی بود و در اندیشه امام موازنه های قدرت و اندیشه های غربی هیچ جایگاهی نداشت. مشابه این انقلاب هم در هیچ یک از انقلابهای رخ داده در کشورهای دیگر اصلا مشاهده نشده بود.
اگر افغانستان تشکیلاتی مثل حشد الشعبی داشت غیر ممکن بود طالبان بتواند بر آن غلبه کند. چرا امروز طالبان مستقر شده است؟
تفکر جمهوری اسلامی این بود که کشورهای و ملت های مختلف خودشان را از داخل تقویت کنند. روابط ایران با حماس بر همین مبناست که با وجود اختلافاتی که وجود دارد، ایران با آنها ارتباط نزدیک برقرار کرده است.
وقتی کشورها از اندیشه های مقاومتی دور می شوند در برابر تهاجمات داخلی و بیرونی ضعیف می شوند، همانگونه که شاهد هستیم افغانستانی ها به دلیل عدم پایبندی به اندیشه های مقاومتی در برابر طالبان به راحتی مقهور شدند.
هر روز سفارت افغانستان در ایران در ارتباط با فاطمیون به ایران ایراد می گرفت و یک بهانه می گرفتند این نشانه عدم نگرش صحیح است که آنها را دچار مشکل می کند.
در انقلاب اسلامی اندیشه های ایرانی با اندیشه های شیعی پیوند خورد و انقلاب ما در ارتباط با بعد بیرونی یک بحث عدالت را مورد توجه قرار داد و بحث ظلم به شیعیان در خاورمیانه را مطرح کرد.
البته من معتقدم مجلس دولت تغییر کرده اما وضعیت مردم تغییر نکرده، مجلس و دولت تغییر کرده اما میزان تهدیدات علیه نظام ایران تغییری پیدا نکرده است.
من یک منتقد سیاست خارجی روحانی بودم و هستم ، اما حالا همه این افراد تغییر کرده اند که باید ببینیم جمع بندی این افراد چه خواهد بود، نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که بدترین آفت سیاست خارجی کشورها تاخیر در اجرای امور است.
یک ساختار وقتی دیر شکل می گیرد نشان می دهد که در تنظیم یک جمع بندی را هبردی دچار مشکل است ما برای اینکه چه راهبردی توسط چه کسی در چه فرآیندی اجرا شود دچار مشکل هستیم.
این مساله ناشی از عدم عقلانیت راهبردی، نقص در توان سازماندهی و فقدان سیاست گذاری است.
این یک مثلث است که باید تکمیل شود. این فرآیند تشکیل دهنده خروجی تصمیمات کشوری خواهد بود. اگر این نباشد دچار مشکل خواهیم شد.
مذاکرات وین چه خواهد شد؟ چه کسی می رود؟ در داخل اجماع سازی کند؟ با طرف مقابل چگونه تعامل می کند؟
مسائل ما از جنس سیاست بین الملل است باید بدانیم که همه بازیگران با همدیگر کنش تعاملی یک جانبه دو جانبه و چند جانبه دارند. سیاست خارجی یک اتوبان یا جاده دو طرف نیست و یک مسیر پر چاله در ایران است.
به اعتقاد من مذاکرات وین ادامه خواهد داشت و در همان چارچوب قبلی خواهد بود و چیزی خارج از آن رخ نخواهد داد. رویکرد طرف مقابل در برابر ما یک رویکرد مشترک و ائتلافی است.
نکته بعدی گفتیم که مذاکره برای مذاکره نمی خواهیم نتیجه عملی می خواهیم. دیپلماتها می دانند دیپلماسی یک فرآیند پرفراز و نشیب است.
نگرانی من این است که در دولت جدید همین رفتارهای دولت قبل را شاهد باشیم که افراد تغییر کنند اما سیاست ها همان باشد. مشکلات دوران روحانی وظریف ناشی از برتری طلبی بود که اگر این ادامه داشته باشد منتظر دو سه چیز باشیم؛
افول جایگاه اصولگرایان
افزایش مشکلات اقتصادی
افزایش مشکلات و فشارهای بین المللی
اما اگر از فضای مثبت پیش آمده ایتفاده مثبت شود. تغیرات خوبی خواهیم داشت.
به اعتقاد مذاکرات برجام ادامه پیدا خواهد کرد و در فراز و نشیبی به نتیجه خواهد رسید.
همچنین تهدیدات علیه ما ادامه خواهد یافت یک مثلث سه بر علیه ما شکل گرفته که شامل طالبان در افغانستان، توافق ابراهیم در جنوب و ترکیه و آذربایجان در مرزهای غربی و شمالی است.
البته ما یک تجربه یک دست شدن حکومت رو در سال 1360 و 1361 داریم که در آن شاهد تخولات مثبتی بودیم.