جنبش جهاد اسلامی فلسطین از آغاز تا امروز
فتحی شقاقی و همراهانش پس از بازگشت از مصر در سال 1981 مجموعه الطلائع الاسلامیة را از چارچوب یک گروه فکری در کنار اخوان المسلمین به گروهی جهادی در غزه تبدیل کردند و به تربیت فرهنگی، سیاسی و فکری جوانان پرداختند و در سال 1984 به عنوان یک گروه نظامی در عرصه فلسطین ظهور کرد و پایگاه های خود در غزه و کرانه باختری را توسعه داد.
گرد آوری / حامد عرب سرخی
پس از شکست کشورهای عربی در جنگ 1967 بخشی از اسلام گرایان ضرورت اقدام جهادی برای آزادی فلسطین را احساس کردند. در سال 1968 اخوان المسلیمن گروه هایی از جوانان را برای جهاد در راه فلسطین آماده کرده و برای آنان پایگاه هایی تحت عنوان «پایگاه های الشیوخ» در شمال اردن تحت نظارت این کشور ایجاد کرد. اقدامات آنها تا سال 1970 ادامه یافت و پس از آن به جنوب لبنان انتقال داده شدند که مهترین افراد آنها محمود حسن و حامد ابو ناصر بودند.
در سال 1973 نیز در پایگاه هایی در منطقه صور و صیدا لبنان با همکاری برخی اسلام گرایان جنبش فتح از جمله ناهض الریس و ابو المنذر تحت عنوان «الحرکة الاسلامیة المجاهدة» و تحت نظارت مستقیم خلیل الوزیر (ابوجهاد) تاسیس شد. در سال 1978 شیخ اسعد بیوض التمیمی با خلیل الوزیر در بیروت به عنوان نماینده سازمان آزادی بخش فلسطین دیدار کرده و ایده تاسیس سازمانی اسلامی و مستقل برای آزادی فلسطین را مطرح کرد.
شیخ اسعد در سال 1980 اقدام به تاسیس جنبش جهاد اسلامی نمود و در سال 1983 نیز روابط میان جنبش و سازمان آزادی بخش را ایجاد کرد. در اوایل دهه 80 فتحی شقاقی و عبدالعزیز عودة اقدام به ایجاد جنبشی جهادی در نوار غره نمودند و در سال 1986 نیز گروهان های جهاد در جنوب لبنان از همان نیروی های الحرکة الاسلامیة المجاهدة به وجود آمد. گروه فتحی شقاقی در غزه نیز با نام «الطلائع الاسلامیة» شناخته می شدند. ارتباطاتی میان فتحی شقاقی و شیخ اسعد برقرار شد که منجر به ایجاد چارچوبی نظامی تحت عنوان جنبش جهاد اسلامی گردید و با هم هدایت این گروه را بر عهده گرفتند.
پس از آن همکاری های میان جنبش جهاد اسلامی و گروهان های جهاد آغاز شد. جنبش جهاد اسلامی در آغاز انتفاضه سال 1987 نقش قابل توجهی ایفا کرد و در تظاهرات ها و اعتصاب ها شرکت نمود و نسبت به انجام عملیات های موفقی مانند عملیات الشجاعیه در غزه و عملیات باب المغاربه در قدس اقدام نمود. اما در ادامه اختلافاتی در این جبنش در خصوص مسائل امنیتی و ارتباط فتحی شقاقی با انقلاب اسلامی ایران به وجود آمد که در نهایت به جدایی وی از جنبش گردید. فتحی شقاقی در سال 1989 به تنهایی جنبش جهاد اسلامی فلسطین را تاسیس کرد. پس از این اقدام فتحی شقاقی جنبش جهاد اسلامی به جنبش جهاد اسلامی – بیت المقدس تغییر نام داد. گروهان های جهاد نیز از سال 1989 تا 1992 در جنوب لبنان به طور مستقل به فعالیت های خود ادامه داد و پس از آن فعالیت خود را متوقف کرد.
فتحی شقاقی در اواخر دهه 70 دانشجوی دانشگاه زقازیق مصر بود که با دانشجویان همراه خود که هدایت آنها را بر عهده داشت به «الطلائع الاسلامیة» شهرت داشتند. در آن زمان دو مجله «المختار الاسلامی» و «الطلیعة الاسلامیه» را برای نشر افکار خود منتشر می کردند. مهمترین اعضای این گروه ها عبدالعزیز عودة، ابراهیم معمر، نافذ عزام، عبدالله الشامی و محمد الهندی بودند.
کادرهای اولیه جنبش جهاد اسلامی که الطلائع الاسلامیه نام داشت حدود 60 نفر بودند که تنها 26 درصد آنها در رشته های علوم انسانی و 70 درصد آنان در رشته های پزشکی و فنی تحصیل می کردند. اما کادرهای اولیه جهاد اسلامی در شهرهای زقازیق، اسکندریه و قاهره به صورت دسته جمعی از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند اما در این میان تنها 39 دانشجویان فلسطینی بازداشت شده و دانشجویان مصری بازداشت نشدند.
از جمله نظریه پردازان جهاد اسلامی که به تبیین اصول این جنبش اقدام کرد احمد صادق بود که بر مرکز پژوهش های «المختار الاسلامی» نظارت داشت.
فتحی شقاقی تا پیش از سال 1967 گرایشات ناصری داشت اما پس از جنگ 1967 متحول شده و به اخوان المسلمین پیوست اما در سال 1974 دچار مشکلاتی با این گروه شد. وی در سال 1979 تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران و موفقیت های آن قرار گرفت و کتابی به نام «خمینی … راه حل جایگزین و اسلامی» نوشت و دیدگاه های خود را در آن مطرح کرد.
اختلافاتی که باعث شد شقاقی از اخوان جدا شود آن بود که برخی اسلام گرایان مصر در خصوص مساله فلسطین به ایجاد تغییرات از طریق گزینه مسلحانه اعتقاد داشتند که همین افراد جهاد اسلامی را تشکیل دادند اما اخوان اعتقاد داشت این مساله در بلند مدت با روشنگری حل می شود و نباید از سلاح استفاده کرد.
شقاقی در شب انتشار کتاب «خمینی … راه حل اسلامی و جایگزین» به مدت 4 روز بازداشت شد و پس از آن مجدداً به مدت 4 ماه بازداشت گردید و بعد از آزادی رابطه خود با اخوان المسلمین را قطع کرد و هسته های اولیه جهاد اسلامی را در سال 1980 تشکیل داد.
در واقع جنبش جهاد اسلامی در نتیجه مباحثات و مبارزات فکری و سیاسی در جنبش اسلامی فلسطین از اواسط دهه 70 قرن گذشته میلادی در خصوص جایگاه فلسطین و جهاد در برنامه جنبش اسلامی به وجود آمد. پایه گذاران جنبش جهاد اسلامی و در رأس آنها شهید دکتر فتحی شقاقی بر ضرورت تشکیل سازمانی جدید برای پیشبرد گزینه جهاد و مقاومت از دیدگاه اسلامی تاکید داشتند.
اولین هسته های جنبش در جریان سازمان یافتن ده ها دانشجوی در حال تحصیل در دانشگاه های مصر در دهه 70 تشکیل شد ولی آن روزها تحت عنوان جهاد اسلامی فعالیت نمی کردند. اما به تدریج در نیمه دهه 80 هسته های نظامی نیز شکل گرفته و عملیات هایی را علیه اشغالگران انجام دادند که شروع آن از غزه بود.
از جمله عوامل موثر در تشکیل جنبش جهاد اسلامی کاهش نفوذ سازمان آزادی بخش بود. جنگ سال 1982 و اشغال لبنان به دو دلیل تاثیری منفی بر سازمان آزادی بخش داشت، اول خروج مقاومت از لبنان و دیگری انشقاق در صفوف جنبش فتح.
تجربه مقاومت لبنان در برابر اشغالگران و انجام عملیات های شهادت طلبانه علیه ارتش اسرائیل و نیروهای آمریکایی نیز به این کاهش نفوذ کمک کرد، در نتیجه باعث قوت گرفتن جریان اسلامی در فلسطین گردید. از سوی دیگر گروه های ملی گرای فلسطینی هم با مشکلات فراوانی مواجه شدند و نتوانستند شعارهای خود را محقق سازند چرا که آنها اصولاً از شعارهای اصلی خود که آزادی کامل فلسطین و بر پایی کشوری سکولار در آن بود عقب نشینی کرده و به سوی تاسیس کشوری فلسطینی در کرانه باختری و نوار غزه و ایجاد کنفدرال مشترک با اردن سوق پیدا کردند. همچنین آنها از گزینه مبارزه مسلحانه به عنوان تنها راه آزادی فلسطین نیز دست برداشته و راه اقدام سیاسی را بر گزیدند.
از دیگر عواملی کلی موثر در تاسیس جنبش جهاد اسلامی تعصب دینی یهودی بود چرا که بسیاری از فلسطینیان به این اقناع رسیده بودند که درگیری با اسرائیل از ریشه های دینی برخوردار بوده که در شکل گیری و دوام آن بسیار موثر است و رمز موفقیت صهیونیست ها در اشغال فلسطین استفاده از مفاهیم دینی بوده است. از همین جهت فلسطینیان به این جمع بندی رسیدند که اشغالگری اسرائیل تنها تهدیدی برای سرزمین فلسطین نبوده بلکه خطری برای هویت و فرهنگی است که اسلام ستون فقرات آن را تشکیل داده است و افزایش افراطی پایبندی اسرائیلی ها به یهودیت انگیزه ای برای فلسطینیان جهت بازگشت به اصول اسلامی آنها بود.
فتحی شقاقی و همراهانش پس از بازگشت از مصر در سال 1981 مجموعه الطلائع الاسلامیة را از چارچوب یک گروه فکری در کنار اخوان المسلمین به گروهی جهادی در غزه تبدیل کردند و به تربیت فرهنگی، سیاسی و فکری جوانان پرداختند و در سال 1984 به عنوان یک گروه نظامی در عرصه فلسطین ظهور کرد و پایگاه های خود در غزه و کرانه باختری را توسعه داد. کادر اصلی جنبش جهاد اسلامی در غزه عبارت بودند از: فتحی شقاقی به عنوان دبیر کل جنبش و اولین فرمانده گروه های نظامی از سال 1984، عبدالعزیز عودة به عنوان فراهم کننده زمینه برای جنبش در غزه و ساماندهی امور تبلیغی و جذب نیرو، سید برکه به عنوان مسئول تبلیغات، تیسیر الخطیب به عنوان مسئول مالی، احمد مهنا به عنوان موسس بخش نظامی.
پس از آغاز انتفاضه 1987 و نقش آفرینی جنبش جهاد اسلامی در آن با شعار «اسلام منطق، جهاد وسیله، آزادی فلسطین هدف» که منجر به شهادت 4 نفر از فرزندان آن در مواجهه با صهیونیست ها در 6/10/1987 مصادف با اولین روز انتفاضه اول گردید، اشغالگران صهیونیست در 22 آگوست 1988 به تبعید فتحی شقاقی و برخی دیگر از اعضای جنبش به لبنان اقدام کردند. در این دوره جهاد اسلامی رابطه خود با گروه های اسلامی و ملی موافق با گزینه مسلحانه برای آزادی فلسطین و مخالفت با پروژه های صلح به ویژه حزب الله لبنان را تقویت نمود. بر همین اساس در ائتلاف های مبارزه با طرح های صلح مشارکت کرد، از جمله شرکت در ائتلاف نیروهای ده گانه فلسطینی در سال 1994 که برای نابودی آن تلاش می کردند.
از دیگر فعالیت های جهاد اسلامی در دوران تبعید گسترش نفوذ خود در اردوگاه های فلسطینیان در سوریه و لبنان بود که در همین چارچوب برخی موسسات اجتماعی و تبلیغاتی و سالن های ورزشی و درمانگاه را تاسیس کرد و بسیاری از ساکنان این مناطق را به خود جذب کرد. پس از آنکه انتفاضه در سال 1993 به دنبال توافق اسلو به پایان رسید جنبش جهاد اسلامی فعالیت های نظامی خود علیه اشغالگران را آغاز کرد. رزمندگان جنبش عملیات های شهادت طلبانه تیراندازی و بمب گذاری علیه صهیونیست ها انجام دادند.
مهمترین این عملیات ها بیت لید نام داشت که در تاریخ 22/1/1995 با حمله دو نفر از رزمندگان جهاد اسلامی به تجمع نظامیان صهیونیست رخ داد و منجر به هلاکت 22 صهیونیست و زخمی شدن تعدادی دیگر شد. صهیونیست ها نیز در مقابل فرماندهان سیاسی و نظامی جهاد اسلامی را ترور و یا بازداشت می نمود. از جمله آنها می توان به ترور هانی عابد توسط موساد در 2/11/1994 با بمب گذاری در اتومبیل وی در غزه، ترور محمود الخواجا مسئول بخش نظامی جهاد اسلامی در غزه در تاریخ 22/6/1995 اشاره کرد. اما از همه مهمتر ترور فتحی شقاقی دبیر کل و موسس جنبش جهاد اسلامی فلسطین در 26/10/1995 در مالطا بود که پس از بازگشت وی از لیبی به سوی مقر خود در دمشق توسط عوامل موساد انجام شد.
جهاد اسلامی همچنان بر اساس گزینه انتخابی خود برای مبارزه با روند صلح که همان گزینه نظامی است به راه خود ادامه داد و فلسطینیان را به تظاهرات های اعتراضی در مناسبت های مختلف دعوت می کرد. این روند تا جایی ادامه یافت که به انتفاضه دوم در 29/9/2000 منجر شد و جهاد اسلامی نقش بسزایی در افزایش وخامت اوضاع در بُعد نظامی و مردمی ایفا کرد. این نقش آفرینی تا جایی ادامه یافت که اشغالگران فرماندهان شاخه نظامی حماس را هدف قرار دادند که از جمله آنها می توان به انور حمران در نابلس و محمد عبدالعال در رفح در تاریخ 2/4/2001 و ایاد حردان در جنین در تاریخ 5/4/2001 اشاره کرد.
انگیزه های تاسیس جنبش جهاد اسلامی فلسطین
1- بی توجهی جنبش اسلامی به مساله فلسطین از جنبه مبارزه با اشغالگران و طرح اولویت های دیگر به جای جهاد و مقاومت، اما جهاد در نگاه بنیان گذاران جنبش جهاد اسلامی واجبی فراموش شده در عرصه فلسطین بود که به دنبال عملی کردن آن بودند.
2- بی توجهی جنبش سکولار ملی به رهبری سازمان آزادی بخش فلسطین به نقش اسلام در مبارزات مسلحانه خود علیه اشغالگران صهیونیست. در واقع پایه گذاران جهاد اسلامی از سویی در برابر اسلام گرایانی قرار داشتند که پرچم اسلام را بدون فلسطین به عنوان مساله ای اصلی و عاری از جهاد و مقاومت قرار داشت و از سوی دیگر در برابر ملی گرایانی قرار داشت که پرچم فلسطین و مبارزه مسلحانه را بدون اعتقاد و هویت اسلامی برافراشته بودند، وضعیتی که سازمان آزادی بخش هنوز در آن قرار دارد.
بر همین اساس جنبش جهاد اسلامی با شعار «فلسطین مساله اصلی جنبش اسلامی» به عرصه مبارزه با صهیونیست ها وارد شد.
دیدگاه جنبش جهاد اسلامی نسبت به درگیری موجود در فلسطین و انتخاب چنین شعاری بر اساس ابعاد سه گانه ذیل است:
1- بٌعد شرعی که بر اساس آن از فلسطین به عنوان سرزمینی مبارک، قبله اولی مسلمانان، جایگاه عروج پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به معراج در قرآن یاد شده است. علاوه بر آنکه بر اساس آیات و سنت درگیری میان مسلمانان و یهودیان حتمی بوده و به مسلمانان در مورد ورود فاتحانه به مسجد الاقصی بشارت داده شده است. همچنین جهاد در فلسطین بر اساس حکم شرعی واجبی عینی است.
2- بعد تاریخی که هجوم صهیونیست ها به فلسطین را بر اساس جنگ و دشمنی تاریخی یهودیان علیه مسلمانان از ابتدای رسالت تا کنون قابل تحلیل می کند. همچنین دشمنی غرب با دین اسلام از غزوه تبوک و موته و جنگ های صلیبی تا امروز ادامه داشته که رژیم صهیونیستی را به عنوان حربه خود در قلب امت اسلامی غرس کردند، غربی ها حمله ای جدید علیه اسلام آغاز کرده اند که از زمان ناپلئون به راه افتاده است.
3- بٌعد واقع گرایانه که بر اساس آن رژیم صهیونیستی هم اکنون به عنوان پایگاهی استعماری و پادگانی نظامی برای حفاظت از منافع غرب به ویژه آمریکا در حال فعالیت است و وجود و نقش آفرینی آن در منطقه خطری است که علاوه بر فلسطین، امت اسلامی را تهدید می نماید.
جنبش جهاد اسلامی با توافق اسلو مخالف بوده و از همان زمان تا کنون بر اصول خود پایبند بوده و هست و با رد عقب نشینی های انجام شده در این توافق همچنان بر گزینه جهاد و مقاومت تاکید دارد و آن را مهمترین عامل برای محافظت از مساله فلسطین و ایستادگی ملت در راه جهاد و آزادی سرزمین می داند.
مبانی فکری جنبش جهاد اسلامی فلسطین
در منشور داخلی جنبش جهاد اسلامی بر اسلامی بودن آن تاکید شده است، همچنین بر پایبندی به احکام اسلامی به عنوان چارچوبی برای زندگی اشاره گردیده و آن را مبنایی برای فهم چگونگی نزاع امت اسلامی علیه دشمنان خود و تدوین برنامه ای برای بسیج نیروها و مقابله با آنها اعلام شده است. جنبش جهاد اسلامی حرکت خود را بخشی از حرکت اسلامی و امتداد آن می داند، در همین رابطه در منشور داخلی جهاد اسلامی آمده است: جنبش جهاد اسلامی فلسطین جنبشی مردمی، مجاهد و مستقل است که اسلام پایه و اساس آن بوده و اقدام مردمی و جهاد مسلحانه چارچوب و روش آن است و هدف آن نیز آزادی کامل فلسطین از اشغال صهیونیست ها و نابودی اشغالگران و برپایی حکومتی اسلامی بر سرزمین فلسطین است که نوید بخش تحقق عدالت، آزادی و مساوات است.
مبانی جنبش جهاد اسلامی عبارتند است:
1- جنبش جهاد اسلامی به تفکر آزادی فلسطین از بحر تا نهر اعتقاد راسخ داشته و به دین اسلام به عنوان عقیده و شریعت خود و آداب آن دعوت می نماید و بر مفاهیم قرآن به عنوان مبانی خود تاکید داشته و اسلام را تنها راه حل در کنار جهاد مسلحانه علیه دشمن صهیونیستی برای آزادی فلسطین می داند. جهاد اسلامی به توافقات صلح امضا شده میان سازمان آزادی بخش فلسطین و اسرائیل که بر تاسیس کشور فلسطین در مرزهای 1967 تصریح دارد هیچ گونه پایبندی ندارد.
2- جنبش جهاد اسلامی تاکید دارد که فلسطین سرزمینی اسلامی و عربی است و عقب نشینی از حتی یک وجب آن را حرام شرعی می داند و وجود رژیم صهیونیستی در این سرزمین و به رسمیت شناختن حضور آن بر هر وجب از خاک فلسطین را حرام شرعی می داند.
3- نبرد برای آزادی فلسطین در واقع نبرد امت اسلامی بوده تا از این طریق خاک فلسطین از وجود اشغالگران صهیونیست پاک شود و بر امت اسلامی واجب است با تمام امکانات و توانایی های مادی و معنوی خود در این راه نقش ایفا نمایند و مردم فلسطین و مجاهدان آن پیشقراولان این حرکت هستند و بزرگترین مسئولیت را برای باقی ماندن در این نزاع ادامه دار بر عهده دارند تا در نهایت روزی تمام امت اسلامی به وظیفه تاریخی خود برای ورود به نبردی همه جانبه و پایانی در سرزمین فلسطین عمل کنند.
4- اتحاد همه نیروهای اسلامی و ملی در عرصه مبارزه برای فلسطین شرط اساسی ادامه و استقامت پروژه امت جهادی علیه دشمن صهیونیست است.
5- عدم مشارکت در روند سیاسی چنانچه انتخابات مجلس قانون گذاری 2006 را تحریم کرد.
6- تکیه بر مفاهیم قرآن و سنت جهت آماده سازی و سازمان دهی مردم برای جهاد.
7- استفاده از تمام ابزارهای آموزشی، سازمانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، رسانه ای، سیاسی و نظامی مورد تایید شرع برای تحقق اهداف جنبش.
اهداف جنبش جهاد اسلامی فلسطین:
1- آزادی فلسطین و نابودی رژیم صهیونیستی و برپایی کشور اسلامی در سرزمین فلسطین برای تحقق عدالت، آزادی و مساوات.
2- آماده سازی و بسیج مردم فلسطین برای جهاد نظامی و سیاسی با تمام امکانات تربیتی، فرهنگی و سازمانی برای انجام جهاد واجب در راه آزادی فلسطین.
3- دعوت و ترغیب امت اسلامی در سراسر جهان برای انجام وظیفه تاریخی خود جهت ورود به نبرد پایانی علیه رژیم صهیونیستی.
4- تلاش برای اتحاد اقدامات انجام شده توسط طرف های اسلامی پایبند به مساله فلسطین و تقویت روابط با جنبش های اسلامی و آزادی خواه دوست در سراسر جهان.
5- دعوت به اسلام به عنوان عقیده و برنامه عملی صحیح و آگاه سازی نسبت به تعالیم همه جانبه آن برای قشرهای مختلف مردم و احیای رسالت تمدنی آن برای امت اسلامی و انسانیت.
گروهان های قدس شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین
شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین کار خود را با ربایش و قتل یک سرباز اسرائیلی آغاز کرده و امروزه تا ساخت موشک و شلیک آن به رآکتورهای هسته ای ستوراک تل آویو پیش رفته است.
گروهان های قدس عملیات های نظامی خود را از ابتدای دهه 80 آغاز کرد. این عملیات ها ابتدا به صورت فردی و حمله با چاقو در سال های 1982 و 1983 شروع شد تا در نهایت به تشکیل گروه های نظامی انجامید که ریاست این گروه ها را در ابتدا فتحی شقاقی بر عهده داشت که حملات مسلحانه ای را با استفاده از بمب و مهمات جنگی علیه صهیونیست ها انجام می دادند.
هدف شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی آزادی فلسطین از اشغال صهیونیست ها و بازگشت آوارگان به سرزمین خود بوده و فعالیت های آن پس از انتفاضه اول در سال 1987 افزایش یافت. گروهان های قدس در سال 2002 موشک جنین را به مرکز عسقلان شلیک کرد و توان آن پس از اشغال اردوگاه جنین در سال 2004 کاهش یافت.
با افزایش فعالیت های گروهان های قدس برخی از فرماندهان آن در معرض ترور رژیم صهیونیستی قرار گرفتند که از جمله آنها می توان به ترور خالد الدحدوح معروف به ابو الولید فرمانده گروهان های قدس در غزه در مارس 2006 اشاره کرد که با انفجار اتومبیل وی در خیابان های غزه انجام شد. هم چنین حسام جرادات فرمانده گروهان های قدس در شمال کرانه باختری نیز در آگوست 2006 به دست یگان ترور ارتش رژیم صهیونیستی در جریان حمله به اردوگاه جنین ترور شد.
در مارس 2012 ابو ابراهیم یکی از فرماندهان گروهان های قدس اعلام کرد جنبش جهاد اسلامی هزاران موشک در اختیار دارد و می تواند عمق اسرائیل را هدف قرار دهد. یک مسئول نظامی در این جنبش نیز اعلام کرد قدرت نظامی جهاد اسلامی از جهت کمیت و کیفیت رو به افزایش بوده و موشک های آن روز به روز از قدت بیشتری برخوردار می شود.
در ژوئن 2014 نیز گروهان های قدس مسئولیت بمباران رآکتورهای ستوراک در جنوب تل آویو با موشک دور بُرد براق 70 و بندر اسدود با موشک گراد را پذیرفت.
در ژانویه 2015 جنبش جهاد اسلامی در بیانیه ای به تشریح اقدامات خود در سال 2014 پرداخته و اعلام کرد این جنبش 143 مجاهد خود را تقدیم نموده و 3382 موشک و خمپاره از جمله براق، فجر، کورنیت و مالوتکا به اسرائیل شلیک کرده است و در جریان عملیات های این جنبش 31 نظامی صهیونیست به هلاکت رسیده اند که بخش اعظم این اقدامات در جریان جنگ 2014 اسرائیل علیه غزه انجام شده است.
دلایل عدم گسترش جنبش جهاد اسلامی فلسطین
اگر چه جنبش جهاد اسلامی در آغاز انتفاضه اول از قدرت مناسبی برای مبارزه با رژیم صهیونیستی برخوردار بود و حضور قابل توجهی در عرصه فلسطین داشت اما با پایان انتفاضه اول این روند سیر نزولی پیدا کرده و جهاد اسلامی دیگر نتوانست آن نقش آفرینی ابتدایی را در مساله فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی ایفا نماید. اما دلایل این کاهش نفوذ جهاد اسلامی در عرصه فلسطین و عدم برخورداری از جایگاه مناسب در میان مردم فلسطین را می توان در موارد ذیل دانست:
– اتهام جنبش جهاد اسلامی به پیروی از مذهب شیعه و عدم توجه لازم مردم فلسطین به این جنبش که در نتیجه درگیری جهاد اسلامی با جریان های سلفی در خصوص اتهام ارتباط این جنبش با انقلاب اسلامی ایران که مبتنی بر مذهب شیعه است به وجود آمد. سلفی ها همچنین معتقدند جنبش جهاد اسلامی از نظام ایران تبعیت کرده می کند. اما جهاد اسلامی معتقد است این سخنان با انگیزه ایجاد فتنه میان شیعه و سنی بوده و مروجین آن قصد دارند از نفوذ موج انقلابی گری به کشورهای سنی منطقه جلوگیری کنند و چنین اتهاماتی را تنها در راستای خدمت به منافع استعماری می داند.
– تاکید جنبش جهاد اسلامی بر روش انقلابی در راه مبارزه با رژیم صهیونیستی و آزادی فلسطین باعث ایجاد نگرش منفی بسیاری از جریانات به این جنبش شده و مواضع سیاسی آن در قبال غرب، اسرائیل، سازمان های عربی، جریان سنتی اسلامی محافظه کار و جریان ملی فلسطین مقابله ای همه جانبه را در برابر این گروه به وجود آورده است.
روش انقلابی جنبش جهاد اسلامی برای مبارزه در راه فلسطین به طور کلی مورد انتقاد جنبش اسلامی به ویژه اخوان المسلمین قرار گرفت. همچنین وعاظ وابسته نیز در خطابه های خود بر جدایی اقدام انقلابی از جنبش های اسلامی و پیروی از همان راه و روش های سنتی پیشین برای مبارزه تاکید می کردند.
اخوان المسلمین نیز با مشاهده این وضعیت و با توجه به خارج شدن بسیاری از جوانان تشنه مقاومت و جهاد از صفوف آن – به ویژه آنکه بسیاری از کادرهای جهاد اسلامی از اعضای سابق اخوان یا جنبش های ملی بودند – و همچنین برخی عوامل دیگر اقدام به تشکیل جنبش حماس نمود تا با کنترل حرکت مسلحانه علیه رژیم صهیونیستی از انتقال عناصر خود به جهاد اسلامی و گسترده شدن آن جلوگیری نماید چرا که اخوان از پایگاه مردمی مناسبی در فلسطین برخوردار بوده و این اقدام تاثیری منفی بر رشد جهاد اسلامی داشت.
– عدم اعتقاد جنبش جهاد اسلامی بر اقدام تشکیلاتی از طریق موسسات و سازمان های مختلف و تمرکز بر گزینه مقاومت و اقدام مسلحانه که لازمه این روش انجام امور به صورت محرمانه و تعامل با عده خاصی از مردم است و نیاز به تبیلغات گسترده در میان مردم ندارد. همین مساله باعث کاهش پایگاه مردمی جهاد اسلامی در فلسطین شده است.
روابط جنبش جهاد اسلامی فلسطین با دیگر گروه های فلسطینی
روابط جهاد اسلامی و حماس از تنش های زیادی برخوردار بوده تا اینکه در سال 1992 سند برادری و همکاری امضا نمودند که در آن ضمن تاکید بر اصول اسلامی در قبال مساله فلسطین هر گونه استفاده از خشونت و خونریزی برای رفع اختلافات فی ما بین را رد کردند. همچنین کمیته هایی برای همکاری میان طرفین تشکیل شد تا هماهنگی های لازم برای انتخابات دانشجویی در دانشگاه ها صورت پذیرد. اما در خصوص رابطه جهاد اسلامی با سازمان آزادی بخش فلسطین باید گفت که این جنبش به دلیل اصول اسلامی خود، تفکر کشور فلسطینی سکولار را رد می کند. چنانچه جنبش جهاد اسلامی هر گونه مذاکره با اسرائیل را نپذیرفته است. همچنین جنبش جهاد اسلامی رابطه ای ویژه با جمهوری اسلامی ایران برقرار کرده و آن را تقویت نموده است و انقلاب اسلامی ایران را به عنوان نمونه ای عملی برای خود قرار داده است. این جنبش در نیمه اول دهه 90 قرن گذشته میلادی شاهد اختلافات داخلی شدیدی بود که منجر به جدا شدن برخی از رهبران آن از جمله عبدالعزیز عودة، تیسیر الخطیب، سید برکه و احمد مهنا بود.