سریال تهران (بخش سوم)
سریال تهران (بخش سوم)
محمدعلی پروازدوانی
در دو بخش اول نگاهی گذرا به داستان سریال تهران که دو فصل از آن میگذرد داشتیم و حال میخواهیم به تحلیل ساختاری این سریال بپردازیم.
این سریال، یک سریال بسیار ضعیف است به لحاظ ساختاری و مهمترین عامل آن، عدم آشنایی کارگردان با فضای کشور ایران، به خصوص شهر تهران است. کارگردان حتی از مشاوران زبده در خصوص بازسازی شهر تهران استفاده نکرده است، که سعی میشود به مواردی از آن به صورت جدا از هم بپردازیم اگرچه گافهای این سریال بسیار بیشتر از این است.
نوشتار فارسی در شهر: در بازسازی شهر تهران تمام نوشتهها با یک فونت که بیشتر در زبان عربی از آن فونت استفاده میشود از آن استفاده شده و به ندرت از آن در شهر تهران استفاده میشود. با توجه به اینکه در تهران، ما انواعواقسام فونتهای چاپی را میبینیم ولی اگر کارگردان اندکی به خود زحمت دیدن فیلمهای موجود در یوتیوب که از ایران و تهران حقیقی در آن موجود است را میداد، این اثر اینچنین خشک و کلیشهای نمیشد.
بازسازی ارگانهای نظامی در ایران به سبک ارتش رژیم صهیونیستی: در بخشهایی از این سریال که برای نمونه، یک ایست و بازرسی ایران را نشان میدهد، این ایست و بازرسی اصلاً شباهتی به ایران ندارد و شبیه به ایست و بازرسی سرزمینهای اشغالی قدس است، نه ایران.
درگیری بین مردم و پلیس به سبک سرزمینهای اشغالی: در یک جای سریال که دانشجویان با پلیس درگیر میشوند این نوع درگیری شبیه به درگیری پلیس رژیم صهیونیستی با نمازگزاران فلسطینی در قدس است و تجمعات دانشجویی عموماً درگیری لفظی با یکدیگر است نه، بین پلیس و دانشجو.
سبک زندگی به شیوهی غربی: در جایجای این سریال نوع زندگی را بر اساس زندگی خانوادههای اروپایی نشان میدهد که هیچ شباهتی به خانوادهی ایرانی حتی خانوادههای غیرمذهبی ندارد. برای مثال در یک جا یک باشگاه ورزشی لوکس را نشان میدهد که سانس زنانه است ولی گاف کارگردان این بوده که مسئول منشی مرد را در سانس زنانه نشان میدهد و یا در جای جای این سریال نشان میدهد که جوانان ایرانی معتاد هستند و کوکایین(که اصلاً در ایران این مواد مخدر نایاب است) مصرف میکنند.
عدم شناخت سپاه پاسداران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک نیروی نظامی در ایران است اما با تمام ارتشهای نظامی ایران و حتی تفاوتهایی با ارتش جمهوری اسلامی ایران دارد و شاخصهای آن اعتقادی بودن و مکتبی بودن آن است. فرماندهان سپاه، فرماندهانی متواضع و مردمی با زندگی ساده و بیآلایش هستند واگرچه به دلیل تدابیر امنیتی برخی از آنها محافظ دارند اما این موجب غرور و تکبر آنها نمیشود و فرماندهانی که در زمان جنگ بدون درجه از این خاک دفاع میکردند. امروز هم با درجه، ولی با همان روحیه زمان جنگ به کشور خدمت میکنند و حافظ امنیت مردم ایران و مردم مظلوم جهان هستند که سمبل این فرماندهان، شهید سپهبد قاسم سلیمانی بود و آنچه در این سریال یک ژنرال به نام محمدی را به تصویر میکشد که سیگاری و متکبر و گستاخ و دروغگو است و فرزند در خارج تربیت شده دارد، در راستای پروژهی ضد ایرانی و ضد انقلاب اسلامی ایران است که هرآنکس که با نیروهای سپاه از نزدیک دیداری کوتاه داشته و دیده باشد که حتی این نیروی نظامی در زلزله و سیل هم در خدمت مردم است قطعاً فریب این بازی رسانهای را نمیخورد و این ژنرال ساختگی در سریال تهران شبیه به همان ژنرالهای صهیونیستی و آمریکایی است تا سردار واقعی سپاه ایران.
اعتراف کارگردان در بازسازی شهر تهران: در این سریال ناتوانی و عدم درک کارگردان در بازسازی تهران تا آنجاست که مجبور میشود تصاویری از تهران واقعی را با تصاویر تهران جعلی ترکیب کند و این کار به خودی خود، یک اعتراف در ناتوانی بازسازی تهران است.