سفیر سابق ایران در نشست «تاثیر معادله نفتی ایران – لبنان بر معادلات منطقه ای و چالش های رژیم صهیونیستی» :
دشمنان در سه عرصه نبرد میدانی، جنگ های نیابتی و تحریمهای اقتصادی برابر محور مقاومت شکست خورده اند
به گزارش روابط عمومی جمعیت دفاع از ملت فلسطین، نشست «تاثیر معادله نفتی ایران – لبنان بر معادلات منطقه ای و چالش های رژیم صهیونیستی» ظهر امروز دوشنبه با حضور «احمد دستمالچیان» سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در لبنان به صورت ویدیو کنفرانس در سالن همایش های ساختمان جمعیت دفاع از ملت فلسطین برگزار شد. این نشست به طور مجازی در کانال اینستاگرامی Ghebleye_aval2 پخش و در صفحه آپارات جمعیت دفاع از ملت فلسطین www.aparat.com/SDPN بارگذاری شد.
دستمالچیان در ابتدای این نشست تاکید کرد: موضوع نشست امروز بررسی معادله نفتی ایران و لبنان و تاثیر آن بر معادلات منطقه ای و چالش هایی که رژیم صهیونیستی خواهد داشت است، در این راستا اگر بخواهیم این مساله را به طور عمیق بررسی کنیم باید کمی به عقب بازگردیم.
به نظر من اساسی ترین مطلبی که باید مورد توجه قرار گیرد تغییرات ژرفی است که در منطقه رخ داده است. سرآغاز این تغییر جنگ 33 روزه و پیروزی بزرگ مقاومت علیه رژیم صهیونیستی بود که سرآغاز تحولات بنیادین و عمیق در منطقه بود.
در این جنگ رژیم صهیونیستی مزه تلخ شکست وزمین گیر شدن را احساس کرد و از آنجا به بعد تغییرات در منطقه شکل دیگری به خود گرفت، چون توازن قوا به نفع محور مقاومت تغییر کرده بود.
سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در این جنگ دو سه کار ویژه انجام داد؛ اولی تحمیل شکستی سخت به رژیم صهیونیستی در زمین و هوا بود. ارتش جرار، پیشرفته و جرار رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت مانند پشه اسیر بودند و به راحتی توسط رزمندگان شکار می شدند. در عرصه هوایی رژیم صهیونیستی تا به آن روز ادعا داشت که موشکی به سوی اراضی اش پرتاب نشده ، اما با ابتکار و اراده مقاومت لبنان این مساله رخ داد و حملات موشکی سنگینی به اراضی اشغالی انجام شد.
این با وجود سیستم های دفاع موشکی پیشرفته رژیم صهیونیستی بود که در آن زمان از آن بهره می برد. از سال 2000 توازن میان رژیم صهیونیستی و محورمقاومت برقرار بود اما این توازن پس از سال 2006 به بعد شکست و مقاومت بر عرصه چیره شده. آنها پس از شکست در جنگ مستقیم نظامی با راهکار جنگهای نیابتی سعی کردند مقاومت را تضعیف کنند اما نتوانستد و قدرت مقاومت بیشتر هم شد.
اما در نهایت پس از شکست های سنگین در جنگ های نیابتی، سلاح تحریم را به کار بردند. سلاحی برای شکستن اراده مردمی که از مقاومت حمایت میکردند ، همچنین این سلاح برای جدایی مردم از مقاومت طراحی و به اجرا درآمد. آنها به دنبال مخدوش نمودن چهره مقاومت بودند. البته هدف اصلی سلاح تحریم این است که اراده مردم را شکست دهند تا اراده حمایت از مقاومت شکست بخورد.
دشمنان می خواهند مقاومت را مسبب مشکلات وسختی ها معرفی کنند و این اصل را با کار گیری سلاح تحریم هدف گذاری کرده بودند. در ایران بی نظیرترین تحریم های تاریخی را به اجرا درآوردند که مردم را در سختی و فشار شدید قرار بدهند در لبنان هم همینطور آمدند تحریم را اجرا کرده و لبنان را محاصره کردند تا میان مردم و مقاومت جدایی بیاندازند. حالا بهترین کاری که می توان کرد خنثی کردن این سلاح ترکیبی است، به ویژه با توجه به تجربه ای که ایران در دور زدن تحریم ها بدست آورده است. ایران توانست با ایستادگی مردم و راهکارهایی نظیر اقتصادی مقاومتی، اتکای به توان داخلی و … سلاح تحریم را خنثی کند و در لبنان نیز همین است .
وی در ادامه تاکید کرد: سوال این است که اگر تحریم مخصوصا تحریم سوختی علیه لبنان سلاح دشمن نیست؟ چرا سعد حریری از عربستان سوخت نمی گیرد و اصلا عربستان هم به آنها سوخت نمی دهد؟ اگر عربستان حامی لبنان است و پشتیبان مردم لبنان است چرا سعد حریری نفت از عربستان وارد نمی کند و سمیر جعجع نیز وارد عمل نمی شود؟ به دلیل اینکه تحریم جزو سلاح هایی است که طراحی کردند تا کمر مردم مقاوم منطقه را بشکنند. الان آن چیزی که روی میز مطرح است و بسیار زیبا و هنرمندانه مقاومت انجام می دهد خنثی کردن اثر تحریم هاست. البته خود دشمنان اذعان دارند که این سلاح اثر ندارند.
برای شکست دادن سلاح تحریم سید حسن نصرالله به یاری مردم لبنان شتافت و به سوی کمک گرفتن از ایران حرکت کرد. جمهوری اسلامی ایران همیشه طرفدار سخت صلح و آرامش در منطقه بوده است. کسانی که شهید سلیمانی را ترور کردند در واقع برای این بود که بتوانند فردی را که عامل از بین بردن عوامل ناآرامی و تنش در منطقه است را از بین ببرند.
چند وقت پیش نیز شاهد بودیم ایران با قدرت به یاری مردم ونزوئلا شتافت و برای آنها سوخت ارسال کرد. در لبنان هم همین است. این مساله البته ریسک خودش را دارد اما برای مردم مظلوم لبنان باید وارد عمل شد تا بتوانند زندگی با کرامت داشته باشند.
من معتقدم این یک بازی برد- برد است که سیدحسن نصرالله آن را شروع کرده است. در همین حین حامی اصلی مردم لبنان به طور صادقانه مشخص شد. دوم اینکه دبیرکل حزب الله دست دروغ ونفاق جبهه دشمنانش را رو کرد.
سمیر جعجع و سعد حریری شخصیت هایی بودند که در جریان این تحولات روی نفاق امیز آنها رو شد، سوم اینکه دبیرکل حزب الله از این مساله کشتی یک توازن برتر قدرت را کلید زد و گفت که این کشتی سرزمین لبنان است و در هر جایی مورد حمله قرار گیرد در واقع به خاک لبنان تعرض شده است.
این مساله ساده ای نیست به ظاهر شاید ساده باشد این نشان دهنده برتری قدرت ایران و به هم خوردن معادلات قدرت در منطقه است. می گوید تهدید می کنم اگر بزنید می زنم و این معادله جدیدی را برقرار کرده که برای اولین بار این حادثه در حال رخ دادن است.
من این را یک طوفان ژئوپلتیک می دانم که مقاومت قدرت برتری خود را بر مثلث شوم منطقه (محور آمریکایی ، عبری، عربی) تحمیل کرده است. در واقع از زمان جنگ 33 روزه و جنگ های نیابتی این سومین شکست آنها محسوب می شود.
در واقع محور مقاومت گام سوم را برداشته است اگر کشتی به مردم لبنان برسد؛ هدف محقق شده است. اگر بزند می زند و توازن قدرت به نفع محور مقاومت تثبیت می شود.
یک زمانی راهبرد مقاومت این بود که صبر استراتژیک کند و متاسفانه صهیونیستها فکر می کردند که سوریه را بزنند و پس از آن جنگ غزه را آغاز کردند اما زبونامه در پی آن بودند ک هآتش بسس را برقرار کنند و حتی به صورت یک طرفه آن را قبول کردند، آن هم با یک گروه مقاومتی از کل محور مقاومت.
برای زدن این کشتی رژیم صهیونیستی هزاران حساب می کند که چه کند و وقتی در برابر یک گروه مقاومتی در غزه نمی تواند دوام بیاورد چگونه می خواهد در برابر محور مقاومتی که به گستره عظیمی در منطقه است تاب بیاورد. صهیونیستها درباره این رخداد دچار سردرگمی و دستاپاچگی شده اند و نمی دانند چه کاری باید انجام دهند.
یکی از دلایلی که آنها در لاک دفاعی قرار گرفته اند اقدامات آمریکا است. آمریکا به طور هژمونیک در حال افول است آخرین نشانه آن خروج ذلیلانه آنها از افغانستان بود. نه هزینه های نظامی را دارند نه توان آن را دارند که در منطقه تاثیر گذار باشند.
این جا معادله دوسر برد برای سیدحسن نصرالله می شود که یک معادله جدیدی را به نفع محور مقاومت رقم زد.
باید این رخدادها وواقعیت ها را در فضایی درست تحلیل کرد و از آن درس گرفت این چالشی که رژیم صهیونیستی با آن روبرو ست این است که نمی داند چه کند؟ ضربه بزند نمی تواند، سکوت کند برایش اثر منفی دارد.
واقعیت را نمی توان نادیده گرفت عمق استراتژیک آنها کم است و اگر مقاومت نبردی جدی را آغاز کند آنها محکوم به فنا هستند.
در واقع موضوع کشتی ها میان ایران و لبنان یک مساله ژئوپلتیک و مهم است که اثرات قدرت ساز آن در آینده مشخص خواهد شد.
این ها نشان دهنده این واقعیت است که رژیم صهیونیستی به سوی زوال پیش می رود آنها از آن دورانی که در منطقه از لحاظ نظامی یکه تازی می کردند به موجودیتی شکننده تبدیل شده اند که در درون خود از تضادها و معضلات فراوانی رنج می برد. این مساله نشان می دهد که آنها در مسیر زوال قرار دارند.
در نبرد 33 روزه سید حسن نصرالله عصای موسیِ موشکها را بر سرگنبد آهنین فرود آورد، هم اکنون نیز دبیرکل حزب الله کشتی نجات نوح را به حرکت درآورده است. در آینده تغییرات ژرفی رخ می دهد و واقعیت ها بر خلاف اراده دشمنان در حال تحمیل اراده خود هستند.