صلحی كه همهی صلحها را بر باد داد
خاورمیانه سرزمین عجیبی است. جغرافیای خاص این منطقه در طول تاریخ باعث شده است این سرزمین روز خوش نبیند. همواره ابرقدرتها تلاش کردهاند بازی را در این منطقه بر اساس منافعشان پیش ببرند و این تضاد منافع برای مردم این سرزمین همیشه جنگ و خون و آتش به همراه داشته است. به نظر میرسد خاورمیانه هرگز به آرامش نخواهد رسید. دیوید فرامکین در کتاب صلحی که همهی صلحها را بر باد داد از سقوط امپراتوری عثمانی و ظهور خاورمیانهی جدید مینویسد و از بسیاری از پیچیدگیهای سیاسیای که سرنوشت مردم این منطقه را تحت تاثیر خود قرار داده است، پرده بر میدارد.
نگاهی به تاریخچه امپراتوری عثمانی
امپراتوری عثمانی که در قرنهای گذشته به روم نیز معروف بود، بزرگترین امپراتوری مسلمان تاریخ بوده است و چندین قرن بر جنوب شرق اروپا، غرب آسیا و شمال آفریقا حکومت میکرد.
عثمان یکم از رهبران قبایل غُزها این امپراطوری را اواخر قرن سیزدهم میلادی (سال 1299) پایهگذاری کرد. این امپراتوری طی قرنها سرزمینهای خود را گسترش داد و در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی به اوج خود رسید. پایتخت عثمانی شهر قسطنطنیه بود م این امپراتوری سالها پلی میان غرب و شرق به حساب میآمد.
امپراتوری عثمانی اوایل قرن بیستم دست به اشتباهات زیادی از جمله کشتار ارمنیها زد. در نتیجهی این اقدامات نسنجید، عثمانی افول کرد و در جنگ جهانی اول درهم شکسته شد. سوم مارس 1924 رسما امپراتوری عثمانی دیگر وجود نداشت و تاریخ خاورمیانه وارد مرحلهی جدیدی شد.
درباره کتاب صلحی که همهی صلحها را بر باد داد؛ سرنوشت یک امپراتوری
دیوید فرامیکن مورخ آمریکایی سال 1989 کتابی با عنوان کامل صلحی که همهی صلحها را بر باد داد؛ فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکلگیری خاورمیانهی معاصر نوشت که در آن دربارهی نقش قدرتهای اروپایی در خاورمیانه بین سالهای 1914 تا 1922 صحبت کرده است. او نقش این قدرتها را در فروپاشی بزرگترین قدرت آن زمان خاورمیانه و در نتیجه شکلگیری خاورمیانهی جدید بررسی کرده است.
دیوید فرامکین پیشگفتار مفصلی بر کتابش نوشته است و در آن موضوع کتاب و هدفش از نگارش آن را شرح داده است. یکی از مهمترین نکاتی که فرامکین بر ان تاکید دارد این است که بسیاری از گزارشههای فرانسه و انگلیس از آن دوران و همینطور ادعای آنها مبنی بر دخالت نکردن در امور مذهبی مسلمانان دروغی بیش نیست و مفهومی که آن را «قیام اعراب» نامیدهاند زادهی تخیل فردی آمریکایی به نام «تامس ادوراد لارنس» است.
او در کتابش خواننده را با ماجراجوییهای لارنس همراه میکند اما در کنار آن پرده از مسائل بسیاری که تا مدتها به گونهای دیگر روایت میشد برمیدارد. فرامکین تغییر جهتهای دولتها را دنبال میکند و جزئیات سیاستهای آنها را آشکار میکند و در نهایت شکلگیری خاورمیانهی امروزی را به تصویر میکشد.
کتاب صلحی که همهی صلحها را بر باد، داد نامزد نهایی هر دو جایزهی «پولیتزر» و «جایزهی ملی دایرهی منتقدان» بود.
مروری بر بخشهای کتاب صلحی که همهی صلحها بر باد داد
کتاب صلحی که همهی صلحها را بر باد داد در دوازده بخش نوشته شده است که هر کدام به فصلها و بخشهای کوچکی تقسیم شدهاند. عناوین بخشهای کتاب به شرح زیر است:
- بخش اول: در چهار راه تاریخ
- بخش دوم: کیچِنر، نگاه به آینده
- بخش سوم: بریتانیا در باتلاق خاورمیانه
- بخش چهارم: براندازی
- بخش پنجم: متفقین در حضیض اقبال
- بخش ششم: دنیاهای تازه و ارضهای موعود
- بخش هفتم: حمله به خاورمیانه
- بخش هشتم: غنایم جنگی
- بخش نهم: چون آبها از آسیاب افتاد
10 – بخش دهم: طوفان بر فراز آسیا
11 – بخش یازدهم: بازگشت روسیه به خاور میانه
12 –بخش دوازدهم: توافق 1922 خاورمیانه
پایان کتاب نیز نمایهی مفصلی دارد که تمام مراجع و منابعی که نویسنده از آنها استفاده کرده است در آن آمده است. خوانندهی علاقهمند میتواند به این نمایه مراجعه کند و ضمن اعتبارسنجی اطلاعات این کتاب به منابع مهم و بسیار خوبی برای مطالعهی بیشتر دست پیدا کند.