مادر فلسطینی من در برابر کنگره آمریکا
این کتاب ضد علم، ضد رسانه، ضد دین و ضد آموزش است. ضد علمی است که به جز مدارس و دانشگاه دیگر به کار آدمی نمیآید و علمی که افراد جز در مدارس از آن استفاده نمیکنند و در مشکلات زندگی این علم به هیچ دردی نمیخورد و با این وجود ما چرا علم میاموزیم؟
رسانه وظیفه دارد به مردم اطلاع رسانی کند و وقایع و اتفاقات را به سمع و بصر مردم برساند، حال اگر رسانه چیزی خلاف واقع به مخاطب نشان دهد و حقیقت را کتمان کند دیگر این رسانه به چه دردی میخورد و اصلا ما رسانه را برای چه میخواهیم؟
دین برای نشان دادن راه درست زندگی به بشر آمده تا آدمی را هدایت کند و زندگی بهتری را برای انسان ها بسازد. اگر دین نتواند یک دنیای زیباتری را به انسان نشان دهد و نبودن آن با بودن آن در زندگی انسان تفاوتی نداشته باشد پس اصلا برای چه ما دین داشته باشیم؟
یک نفر با آموزش و پرورش در یک جامعه رشد می کند و میتواند در ادامه زندگی راه خود را انتخاب کند. اگر آموزش این تاثیر را نداشته باشد که راه درست و حقیقت را از راه ناصواب و باطل تشخیص بدهیم پس برای چه آموزش میبینیم؟
این سوالات آن چیزی است که منیرفاشه در کتاب خود به خواننده منتقل می کند. و کسی این سوالات را تلویحا در ضمیر فرد زنده می کند که خود هم معلم مدرسه است و هم تخصصش آموزش است و دین در زندگی او برجسته است.
پاسخ به این سوالات حقانیت مردم مظلوم فلسطین را در برابر چند دهه ظلم و جنایت صهیونیست ها فاش میکند.
* معرفی کتاب از سوی محمدعلی پرواز دوانی