«مجتبی امانی» در نشست «تاثیر انتخابات ایران بر معادلات منطقه ای غرب آسیا»:
ایران در گذرگاههای مهمی برابر غربی ها قرار گرفته که رویکرد دولت جدید ایران در چهار سال آینده درباره آنها بسیار مهم خواهد بود/ غربیها در قبال انتخابات ایران دو تاکتیک شکست خورده داشتهاند
به گزارش روابط عمومی جمعیت دفاع از ملت فلسطین،نشست مجازی «تاثیر انتخابات ایران بر معادلات منطقه ای غرب آسیا» امروز چهارشنبه 26 خردادماه در محل جمعیت دفاع از ملت فلسطین تهران برگزار می شد. در این نشست «مجتبی امانی» رئیس سابق دفتر حافظ منافع ایران در مصر به صورت آنلاین برای مخاطبان سخنرانی کرد.
وی در ابتدای سخنان خود تاکید کرد: در نظر دارم در اینجا به تاثیر انتخابات ایران بر منطقه، دوستان و دشمنان ایران اشاره کنم. البته این تاثیر دو طرفه است و در هر انتخاباتی که در ایران برگزار می شود جهان نظاره گر است که مردم ایران چگونه رای می دهند و چه کسی انتخاب می شود. همیشه انتخابات ایران برای منطقه و جهان مهم بوده است.
ایران در دوره های اخیر مذاکرات طولانی مدتی را با کشورهای مختلف داشته است و با وجود اینکه سیاست های کلی نظام مشخص است اما سلایق هر دولت برای کشورهای دیگرمهم است. برای همین در هر انتخابات ما شاهد حضور گسترده خبرنگاران مختلف خارجی هستیم که برای پوشش انتخابات حضور پیدا می کنند تا این رویداد مهم را برای مخاطبان خود پوشش دهند.
یکی از موضوعات مهمی که در سیاست خارجی ایران وجود دارد و در برنامه های راهبردی ایران به آن اشاره شده موضوع فلسطین است. رویکرد ایران در قبال موضوع فلسطین برای دوستان و دشمنان ما بسیار مهم است. با وجود اینکه در قانون اساسی درباره ملت فلسطین و ملت های مظلوم جهان بندهایی قرار گرفته است، همچنین در برنامه راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت موضوع فلسطین با ذکر نام وجود دارد، اما نقش دولتها در اجرای این سیاست ها مهم است.
البته همه دولتها ملزم هستند که این برنامه را به اجرا بگذارند. رویکرد برنامه راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تا سال 1444 تعیین شده که ذکر نام فلسطین نکته ای است که دولتها باید به آن توجه داشته باشند و برنامه های مرتبط با آن را به اجرا بگذارند.
جدای از این برنامه ها باید ببینیم که دولتها با چه رویکرد و زاویه ای وارد این مسائل می شوند، دولتهای مختلف درباره این موضوع سلایق مختلفی داشته اند.
این انتخابات در شرایط کنونی برای دوستان و دشمنان ایران و حتی کشورهای دیگر هم به واسطه مسائلی که عرض شد بسیار مهم است.
کاهش مشارکت مردم در انتخابات به عنوان یکی از اهداف دشمنان و رسانه های غربی دنبال می شده است. اگر بخواهم این دوره چهل ساله پس از پیروزی انقلاب را تقسیم کنیم، می توان گفت شاید در 10 تا 15 سال اول انقلاب دشمنان و رسانه های معاند و اپوزیسیون خارج نشین اساس را بر عدم مشارکت مردم و تحریم انتخابات گرفته بودند. آنها تصور می کردند با این اقدام می توانند حمایت از دولتها و نظام را کم کنند و به این روش میزان رویکرد انقلابی دولتها را کاهش دهند.
می خواستند مردم را از شرکت در انتخابات مایوس کنند و راهبرد آنها عدم مشارکت مردم در انتخابات بود که می گفتند این به سقوط نظام ایران کمک می کند.
در اواسط دوران ریاست جمهوری خاتمی رویکرد آنها متفاوت شد و تلاش کردند در انتخابات طرف یکی از نامزدها را بگیرند و وی را تقویت کنند. آنها دو رویکرد را دنبال می کردند، یکی انتخاب بین بد و بدتر برای خودشان بود که مثلا به این فکر می کردند اگر فلان نامزد بیاید برای آنها بهتر است، رویکرد دوم این بود که بتوانند بر موج انتخابات سوار شوند و بتوانند تحولی در نظام ایجاد کنند، آنها الگوی انقلابهای مخملی که در آسیای میانه تجربه شده بود را استفاده کردند. تلاش می کردند با ایجاد هیجان انتخاباتی و تظاهرات و تنش ها مسائل غیر انتخاباتی را در فضایی هیجانی مطرح کنند، در این فضای تند می توانستند با ادعای تقلب هواداران نامزدها را به خیابان وتقابل با نظام بکشانند.
این شیوه را در 10 تا 15 سال در دستور کار خودشان داشتند که هم اکنون این رویکرد را نیز تغییر داده اند، تغییر شیوه آنها نشان دهنده سردرگمی آنها درباره انتخابات در ایران است. الان دوباره به تاکتیک قبلی خود بازگشته اند که توصیه به عدم مشارکت می کنند. این خود بیانگر ورشکستگی سیاسی آنهاست که به تاکتیک شکست خورده اول خود بازگشته اند. ضمن اینکه آنها در دورانی که مشارکت را تشویق می کردند، به دنبال مشارکت سازنده نبودند بلکه یک مشارکت تخریبی با هدف بسیج قوا علیه نظام را دنبال می کردند.
دوستان ما هم نگران بودند که با آمدن دولت ها چه تغییراتی در قبال رویکردهای انقلابی ایران رخ می دهد. محمدحسنین هیکل تئوریسین فقید مصری در دیداری که با وی در مصر داشتم می گفت که جهان منتظر است که ایران از انقلابی گری جدا شده و به یک دولت عادی در جهان تبدیل شود. آنها دنبال رخدادی بودند که در جهان با عنوان تبدیل انقلابها به دولت رخ داده بود.
همه این تلاش هایی که بعد از انقلاب رخ داده با این هدف بوده که ایران باید رویکردهای انقلابی خودش را کنار بگذارد. یکی از کارکردهای آن برای غربی ها از تبدیل ایران به یک دولت عادی، پذیرش رژیم صهیونیستی به عنوان یک کشور است که آنها دنبال آن هستند.
همچنین آنها خواهان تحدید اقدامات منطقه ای ایران هستند که از این منظر انتخابات برای آنها مهم است که انتخابات یک قدم در راستای تبدیل انقلاب به دولت است یا خیر؟ یا اینکه این انتخابات آیا آنها را به هدف شان نزدیک می کند.
یکی از موضوعاتی که هست این است که موضعی که کشورها درباره رژیم صهیونیستی دارند چه هست؟ در مصر شاهد تغییر پنج دولت بودم که همه آنها در ابتدای دوران خود بر پایبندی به توافقات بین المللی مصر از جمله با رژیم صهیونیستی تاکید کردند.
این چنین توقعی را از جمهوری اسلامی ایران نیز داشته اند اما ایران سیاست های مندرج در قانون اساسی خود را حفظ کرده و الان همان روحیه و همان مساله و همان خواسته و سیاست در قبال رژیم صهیونیستی وجود دارد که ما دشمن رژیم صهیونیستی به عنوان یک رژیم خطرناک برای کل منطقه هستیم.
در واقع برای غربی ها این موضوع مهم است که نامزد مورد نظر در انتخابات ایران چه میزان به رویکردهای آنها نزدیک است و در این صورت است که آنها به حمایت از نامزد موردنظر می پردازند. در این چارچوب تاثیر این انتخابات در موضوع فلسطین مهم است.
آنچه مهمتر است این است که جمهوری اسلامی ایران در گذرگاههای مهمی در منطقه در برابر غربی ها قرار گرفته که رویکرد دولت جدید ایران در چهار سال آینده در آنها بسیار مهم خواهد بود.
از جمله این مسائل مطالبات سعودی ها درباره مذاکرات با ایران بوده که گفته اند باید موضوعات منطقه ای و حتی رژیم صهیونیستی نیز در مذاکرات با ایران گنجانده شود. تاکنون در مذاکرات برجام تنها موضوع هسته ای بحث شده است و هیچ موضوع دیگری نباید در این مذاکرات به عنوان سرمایه ایران مورد بحث قرار گیرد. تلاش دشمنان برای گنجاندن قدرت موشکی ایران و نفوذ منطقه ای ایران بوده است که تلاش داشته اند این موضوعات هم در مذاکرات باشد اما در این دولت نیز این مساله وارد مذاکرات نشد.
توقع آنها این است که در دوره بعد چه بر سر این مسائل می آید؟ موضوع بعد اصل موجودیت رژیم صهیونیستی که در شرایط کنونی در معرض خطر قرار گرفته است با وجود تلاش های رژیم صهیونیستی برای قوی نشان دادن خود این رژیم از درون دچار تزلزل بسیار شدیدی شده و نتانیاهو پس از 12 سال از قدرت کنار رفته و دولتی جدید با آرایی بسیار شکننده وارد عرصه شده است.
موضوع سوم که به عنوان یک گذرگاه مطرح می شود براساس ارزیابی غربی ها دوره هشت ساله آینده به عنوان دوره تغییر رهبری تلقی می شود که در این مساله نقش دولت بسیار مهم است که چه کسی جایگزین می شود . شاید که 80 درصد توان اطلاعاتی سازمان های جاسوسی آمریکا ، رژیم صهیونیستی وسعودی معطوف انتخابات ایران است که رصد کنند چه رخدادی در حال اتفاق افتادن است.
براین اساس آنها تصور می کنند باید بر این انتخابات تاثیرگذار باشند این در حالی است که ملت ایران همیشه شگفتی آفریدند و در صحنه با قدرت وارد صحنه شدند و تحولات را رقم زدند. در واقع دشمنی ها کاهش نمی یابد مگر اینکه حضور مردم در صحنه وجود داشته باشد و دشمنی و توطئه ها را کنار بزند.
این در شرایطی است که در وضعیت کنونی مقاومت وارد عرصه های جدیدی شده و به صورت تهاجمی از داخل فلسطین تا مناطق دیگر عمل می کند که باعث شده رژیم صهیونیستی محدود و کنترل درآید تا شاهد این باشیم رژیم صهیونیستی به زوال خود نزدیک و نزدیک تر شود.