پیانیست: زنده ماندن به هر قیمتی مجاز است
«پیانیست» نام فیلمی است به کارگردانی رومن پولانسکی محصول سال ۲۰۰۲. داستان این فیلم برداشتی آزاد است از داستان زندگی ولادیسلاو اشپیلمان، که یکی از بهترین نوازندگان اسبق پیانو در لهستان (دارای لقب ویرتوز) در زمان جنگ جهانی دوم بود. فیلم از ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹ و درست چند هفته پس از تهاجم نظامی آلمان نازی به لهستان آغاز می شود. اما اشپیلمان به عنوان یک پیانیست در همین حال هم به نواختن پیانوی خود در رادیو ورشو ادامه میدهد. چند روز بعد، ورشو سقوط میکند و پیانیست، نخستین نشانههای برخورد نازیها با یهودیان را با حضور سربازان آلمانی در شهر میبیند. «پیانیست» فیلم متفاوتی است. داشتن فیلمنامه قوی و بازیهای باورپذیر بازیگرانش، باعث شده این فیلم بتواند مخاطبش را حدود سه ساعت پای روایتش نگه دارد. داستان فیلم بسیار روان است و هیچ پیچیدگی غیرقابل فهمی ندارد، به خاطر همین هم مخاطب عام میتواند با آن ارتباط برقرار کند. آدرین برودی هنرپیشه یهودیالاصل در نقش اشپیلمان خیلی خوب توانسته در موقعیت کسی که سالها با سختی سعی کرده از دست نازیها فرار کند، ایفای نقش کند. رنج چنین شخصیتی را در تمام صحنهها میتوان در صورت و حرکات آرام او دید.
گفته میشود که آدرین برودی برای ایفای نقش اشپیلمان و درک بهتر شخصیتش در عرض ۶ هفته نزدیک به ۱۴ کیلوگرم وزن کم کرده است. وی در طول مدت ساخت فیلم بسیاری از داراییها و اموال شخصی خودش (شامل آپارتمان شخصی و ماشینش) را رها و خود را از خانواده و دوستانش جدا کرده بود.
رومن پولانسکی به عنوان کارگردان یهودیالاصل فیلم «پیانیست» در زمان اهدای جوایز اسکار در آمریکا حضور نداشت؛ چراکه به دلیل تجاوز به یک نوجوان مجبور به فرار از آمریکا شد و نتوانست جایزهاش را شخصا از آکادمی اسکار بگیرد. این کارگردان که معمولا در فیلمهایش مسائل جنسی و دیدگاه فرویدی موج میزند با قبول کارگردانی فیلم «پیانیست» اثری متفاوت در کارنامه هنری خود بر جای گذاشته است. البته از اول هم قرار بود یک کارگردان یهودی کارگردان «پیانیست» باشد ولی چون آثار مهمی که در مورد یهودیان ساخته میشود معمولا کارگردان و بازیگر نقش اولش یهودی هستند، انتخاب رومن پولانسکی با وجود تفاوتهایی که در آثار قبلیاش نسبت به این فیلم وجود دارد، انتخابی منطقی به نظر میرسد.
شایان ذکر است که زندگی پرفراز و نشیب این کارگردان و ماجرای قتل همسر باردار و چند تن از دوستانش توسط چارلز منسون و گروهش، هم شاید در این انتخاب بیتاثیر نبوده است و به نوعی میتوانست تبلیغی قوی باشد برای فیلمی که قرار است مظلومیت یهودیان را نشان دهد. البته این امر به خاطر افشای رسوایی جنسی این کارگردان، در زمان اکران محقق نشد و برای تبلیغ فیلم، کمپانی تهیهکننده ترجیح داد خیلی روی رومن پولانسکی مانور ندهد و بیشتر تمرکز روی هنرپیشه نقش اول و داستان قرار بگیرد. در «پیانیست» مخاطب لحظه به لحظه تلاش مردی را برای زنده ماندن مشاهده میکند. او با جنگیدن علیه ظالمان مخالف است اما وقتی شرایط را سختتر از گذشته میبیند با مخالفان که قصد جنگ دارند، همکاری میکند اما همین مرد به محض اینکه راهی پیدا میکند تا بدون جنگیدن زنده بماند از همراهی دوستانش سر باز میزند و به کنج اتاقی میخزد تا بتواند جانش را در امان نگه دارد و وظیفه جنگیدن را بر عهده دیگران میگذارد. با روایت فیلم، همیشه کسانی پیدا میشوند تا او را چون گنجی ارزشمند زنده نگه دارند … البته این تقریبا بخشی از شخصیت بیشتر خانواده این پیانیست را تشکیل میدهد. برای مثال وقتی دشمن در شهر مستقر شده است و روزگار برای یهودیان سخت میگذرد پدر اشپیلمان که مثل او علاقهای به جنگیدن ندارد در دیالوگی به پسرش در مورد علت سختیهایی که تحمل میکنند، میگوید:
«یهودیان آمریکا مقصرند! بانکدارهای یهودی آمریکا، باید دولت را تحت فشار بگذارند تا وارد جنگ با آلمان بشوند …» اتفاقی که در نهایت میافتد و این دیالوگ به نوعی میخواهد فشار صاحبان ثروت یهودی بر دولت آمریکا را، امری حیاتی برای حمایت از یهودیان در سراسر دنیا اعلام کند که خب البته این امر با وجود تمام حمایتها و بهایی که آمریکا برای محافظت از رژیم صهیونیستی تا بهحال پرداخت کرده است، معنی پیدا میکند. فیلم «پیانیست» در مجموع توانست نامزد هفت جایزه اسکار و دو جایزه گلدنگلوب شود که در بخش بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اقتباسی برنده جایزه اسکار شد و در مجموع برنده ۵۵ جایزه معتبر و ۷۳ نامزدی را از آن خود کرد.