آرشیو سایت قدیم

جنگ تموز؛ تلخ ترین شكست تاریخ رژیم صهیونیستی

جنگ 33 روزه نقطه عطفی در معادله درگیری با رژیم صهیونیستی محسوب می شود. جنگی که نخستین شکست را در کارنامه رژیم صهیونیستی در یک جنگ تمام عیار ثبت کرد و آغازی بر روند شکست های پیاپی اسرائیل از محور مقاومت در هر جنگ پس از آن شد. تا جائیکه اسرائیل در 14 سال گذشته نه تنها هیچ موفقیت نظامی را در جبهه های مختلف کسب نکرده بلکه موازنه قدرت در سطح منطقه نیز به ضرر این رژیم تغییر کرده است.

 

بر این اساس نگاه به چرایی و چگونگی  آغاز این جنگ و روندهای حاکم بر آن و تحولات پس از آن؛ برای دستیابی به یک فهم دقیق از تحولات و افق معادلات منطقه ای بسیارمهم است.

 

جنگ تموز که در تاریخ تحولات فلسطین به جنگ 33 روزه مشهور شده است در 22 تیر ماه 1385 (14 جولای 2006) با حمله گسترده زمینی، هوایی و دریایی ارتش صهیونیستی به لبنان آغاز شد. اسرائیل مدعی است که این جنگ در واکنش به عملیات نظامی حزب الله لبنان در عمق فلسطین اشغالی که به کشته شدن چند نظامی و اسارت دو نظامی دیگر این رژیم منجر شده بود؛ حمله به لبنان را آغاز کرده است. حال آنکه شدت واکنش اسرائیل هیچ تناسبی با عملیات حزب الله لبنان نداشت و خود این موضوع نشان می دهد اهداف دیگری پشت این اعلام قرار داشته است.

 

طبق اطلاعات دریافتی از سوی حزب الله؛ ارتش صهیونیستی طرح حمله به لبنان را از مدت ها قبل آماده و چندین رزمایش هم در این ارتباط برگزار کرده بود و قرار بود در ماه شهریور(سپتامبر) حملات گسترده ای را با هدف حذف حزب الله از صحنه سیاسی ونظامی لبنان انجام دهد. به همین دلیل تمام مراکز حزب الله و حتی ساختمان هایی که احتمال حضور رهبران سیاسی و نظامی حزب الله از قبل به وسیله جاسوس های اسرائیلی شناخته شده بود و با رنگ های خاصی که به وسیله رادارهای جنگنده های اسرائیلی قابل تشخیص بود، علامت گذاری شد و تقریبا همه این مراکز و ساختمان ها با بمباران و موشکباران تخریب شدند.

 

حتی در رزمایشی که چند ماه پیش با هماهنگی قبرس انجام داده بود؛ گستره ای بیش از 2 هزار کیلومتر پروازی را جنگنده های اسرائیلی عملیاتی کردند و بسیاری از تحلیلگران آن را در راستای آماده سازی ارتش صهیونیستی برای گسترش دامنه درگیری در سطح منطقه و حتی ایران ارزیابی کردند. سفر رئیس جمهور وقت ایران به سوریه و اعلام حمایت جدی از این کشور در صورت گسترش حملات اسرائیل به سوریه در همین ارتباط انجام گرفت. سخنان “کوندا لیزا رایس” وزیر امور خارجه وقت امریکا که این جنگ را درد زایمان خاورمیانه نامید و خبر از شکل گیری خاورمیانه ای جدید و به تعبیر آمریکا میانه رو(یعنی خاورمیانه بدون مقاومت) داد نشان از عمق هماهنگی و طراحی و اهداف از شروع جنگ لبنان داشت

 

حزب الله لبنان قبلا اعلام کرده بود که برای تبادل اسرا با رژیم صهیونیستی عملیاتی را برای به اسارت درآوردن نظامیان اسرائیل انجام خواهد داد اما با توجه به اینکه از حدود 20 روز قبل رژیم صهیونیستی تجاوزات گسترده ای را به غزه شروع کرده بود و جامعه جهانی و دولت های اسلامی که نگران از لشکر کشی امریکا به منطقه و اشغال دو کشور اسلامی افغانستان و عراق بودند؛ نسبت به این تجاوزات کاملا منفعل نشان دادند؛ حزب الله با عملیات خود در عمق فلسطین اشغالی با به هلاکت رساندن و اسارت نظامیان صهیونیستی به وعده خود در راستای راهبردهایش عمل کرد و هم عملا فضایی برای تنفس به غزه داد. رژیم صهیونیستی هم با توجه به آمادگی که در ارتش می دید جنگ عیله لبنان را دو ماه زودتر آغاز کرد.

 

ارتش صهیونیستی مجموعه ای از بانک اهداف را آماده کرده بود که در 3 روز اول جنگ همه آنها را بمباران کند اما بدلیل آنکه در هدف قرار دادن بانک اهدافش با شکست مواجه شد؛ مجموعه ای از بمباران های کور و وحشیانه را در دستور کار قرار داد که نتیجه اش تخریب خانه های غیر نظامیان؛ پل ها؛ جاده ها؛ مساجد؛ بزرگراه ها؛ مدارس و غیره بود. حمله به مقر سازمان ملل (آنروا) در «قانا» و قتل عام زنان و کودکان پناه برده به آنجا نیز در همین راستا رخ داد.

 

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا