آرشیو سایت قدیم

ایالات متحده آمریكا در تسخیر لابی یهودی صهیونیستی

 

“ماهاتیر محمد” نخست وزیر پیشین مالزی در سخنرانی اجلاس سران کشورای اسلامی در اکتبر 2003 ضمن مروری بر ضعف ها و عقب ماندگی های مسلمانان، یهودیان را به عنوان نمونه ای از موقعیت مثال زد و گفت : امروزه یهودیان با واسطه بر جهان حکومت می کنند آنها دیگران را وا می دارند برای آنها بجنگند و کشته شوند. بنابراین می توان گفت : یهودیان از طریق دولت آمریکا بر جهان حکومت می کنند ، منظور او از واژه دیگران نیز احتمالا سربازان آمریکایی در جنگ عراق بوده است که به زعم برخی ، اسراییل و لابی یهود در آمریکا محرک اصلی آن بوده است. اساسا ساختار ایالات متحده به گونه ای است که فضا را برای تمامی گروه ها، انجمن ها و تشکلهای سیاسی و غیر سیاسی باز گذاشته و عملا این گروه ها از آزادی عمل زیادی نسبت به دیگرکشورها برخوردارند و در این میان همواره شاهد گسترش مستمر سازمان های داوطلبانه هستیم.

 

اما نقش و جایگاه لابی ها درفرایند تصمیم سازی در سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده آمریکا قابل تامل است . مطبوعات امریکا از نظر تاریخی همواره بر فساد لابی ها و تاثیر بی سرو صدای این گروه ها بر سیاستمداران و عکس العمل کنگره به عنوان یک نهاد در انجام تحقیقات پی در پی درباره فساد و فعالیت های غیر قانونی لابی ها تاکید کرده اند. لابی ها به شکلی که ما امروزه می شناسیم تا دهه 1820 وجود نداشت و فعالیت گسترده گروه ها در واشنگتن تا پایان قرن هجدهم ظاهر نگردیده بود. تا اینکه در سال 1995 قانون جدیدی بنام ( قانون شفاف سازی فعالیت های لابی) در کنگره به تصویب رسید ، این قانون که به قانون لابیسم مشهور گشت به طور کلی فعالیت لابی را تغیر داد. البته در سال 1998 نیز مجددا مورد بازبینی قرار گرفت و اصلاحیه ای بدان افزوده گردید که قانون متمم تکنیکی شفاف سازی فعالیت های لابی  نامیده شد.اکنون این قانون به عنوان مبنای فعالیت های لابی در آمریکا مورد استفاده قرار می گیرد و در یک تعریف از گروههای همسود یا گروه های ذی نفوذ با عنوان لابی هم یاد می شود ، لابی به گروه هایی گفته می شود که برای تحقق اهداف و منافع خود بدنبال بهره گیری از ساختار و ظرفیت های حقوقی و سیاسی کشور خود هستند و همچنین بدنبال تاثیر گذاری بر روند جهت گیری های سیاسی ، داخلی یا خارجی کشور متبوع خویش هستند.

 

به طور کلی می توان گفت : فرد لابی گر(لابیست) باید نزد دفتر مجلس نمایندگان و دبیرخانه سنا ظرف 48 روز از زمان استخدام یا قرارداد ثبت نام کند و همچنین لابیست ها باید سالی 2 بار فعالیت های لابی خود را در مورد موضوعات ویژه ، شماره های لوایح ، هزینه های تقریبی فعالیت ها و فهرستی از سازمانهای دولتی مورد مراجعه خود ، ارائه کند. در واقع قانون سال 1995 موجب گردید تعداد لابی های ثبت شده تا ده برابر افزایش یابد.

در این فضا سازمان های سیاسی جامعه یهودیان کارویژه لابی را بر عهده دارند. این سازمانها بسیار فعال هستند و با ایجاد ارتباط با قانونگذاران ، مجریان و بخش های قضایی امریکا شرایط را برای تحقق اهداف یهودیان فراهم می سازند و توانسته به یکی از بزرگترین لابی های قومی – نژادی در ایالات متحده آمریکا تبدیل گردد.

 

این در حالی است که حدود 5/2 درصد جامعه امریکا یهودی هستند ، اما توانستند با تقویت منافع اسراییل در نظام سیاسی و افکار عمومی آمریکا توسط لابی‌های یهودی از سه طریق پول،فشار سیاسی و برچسب ضد سامی گری ، قدرت زیادی را در میان دیگر اقلیت ها و قومیت ها در جامعه آمریکا پیدا کنند.همچنین این لابی از امکانات مالی و تبلیغاتی زیادی برخوردار است وعمده کاندیداهای پست‌های سیاسی در آمریکا به دلیل نگرانی از کمک لابی‌های یهودی به رقیبان آنها و فراهم‌سازی زمینه پیروزی شان، از اسراییل انتقاد نمی‌کنند. بنابراین در اختیار داشتن رسانه های گروهی و مراکز پژوهشی و تصمیم گیری توانسته لابی یهود را به یک لابی قدرتمند تبدیل سازد.

 

تشکل های صهیونیستی آمریکا با هوشمندی کامل از فضا سازی و فرایند سازی سازمان های اجتماعی بهره برده و نتایج مطلوب خود را در فضای سیاسی کسب می کنند. در واقع هماهنگی کاملی میان سازمان های اجتماعی و سیاسی شان وجود دارد.از این میان می توان به آیپک به عنوان بزرگترین لابی یهود و یک سازمان هماهنگ کننده که در کمیته اجرایی آن روسای 40 سازمان یهودی با 5/4 میلیون عضو و لابی صلح طلب جی.استریت(خیابان یهودی) که به مانند دیگر لابی‌ها بر مبنای مقابله با ایوانجلیست‌ها و نومحافظه‌کاران راه‌اندازی شده است و به زعم بنیانگذاران آن هدفش کاهش اقدامات تفرقه افکنانه لابی‌های تندرویی چون ایپک است تا رویای دیرینه تشکیل دولت مستقل فلسطینی(دو دولت فلسطینی – اسراییلی ) ، اشاره کرد.

 

جایگاه لابی در ساختار ایالات متحده آمریکا:

 

درباره چگونگی تاثیر لابی ها بر سیاست خارجی کشورها، دیدگاه­ های آمریکایی از جایگاهی خاص برخوردار است. علت اصلی این مسأله به ساختار اجتماعی این کشور بر می گردد که بر پایه مهاجرت نهاده شده است. تکثر قومی و دینی خاستگاه اصلی لابی است که حمایت از منافع گروه های خود را هدف اصلی خود عنوان می کنند. جایگاه این گروه ها، به موقعیت آنها در ساختار سیاسی و روند تصمیم ­گیری خارجی این دولت باز می­گردد.

 

قبل از هر توضیح، باید گفت گروه­های منفعت، بخش معمول و عادی نظام ­سیاسی آمریکا را معرفی می­کنند. این فرصت مناسب و کارآمد در برابر مردم و نهادهای گوناگون برخوردار از منافع مشترک قرار دارد که از رهگذر آن، زمینه­ های پیشبرد اهداف مطلوب را در صحنه­های متنوع سیاست­گذاری فراهم آورند. به این ترتیب، زمینه­ های مستعد و بالنده ظهور و توسعه گروه­ های ذی­ نفوذ در این جامعه را باید در ویژگی تکثرگرایانه و دموکراتیک آن جست وجو کرد.

 

این ویژگی در تعامل و تلفیق با تاثیرهای حاصل از سایر نظام­های فرعی ساختار سیاسی این کشور، یعنی نظام­های طبقه­ای، نخبه­گرایی و فردگرایی معنای واقعی می­یابد.

 

در این باره تاکید شده است سیاست در آمریکا، سیاست گروهی است و فرآیند دستیابی به مصالحه بین گروه ­های منفعتی رقیب در قلب این نظام قرار دارد. در این ارتباط، مفهوم لابی و لابی­گری را باید ازنافذترین مفاهیمی دانست که نقش و تاثیر گروه­های همسود را در این جامعه به تصویر می­کشد؛ تا آنجا که لابی­ ها نه تنها به عنوان معرف و نماینده گروه­ های ذی­نفوذ در فرهنگ سیاسی و اجتماعی این جامعه جای خود را باز کرده­ اند، بلکه شکلی کم و بیش نهادینه یافته ­اند.

 

به این ترتیب، مماشات فدرالیست­ ها با دار و دسته­ های قدرت طلب، هیچ­گاه به عنوان میان دفاع سازمان یافته ازمنافع اقتصادی و صنفی یا دموکراسی تلقی نشده است.

 

ظهور و قدرت­یابی لابی یهود در ساختار ایالات متحده آمریکا:

 

مقوله لابی به عنوان «اجتماع قانونی و مشروعی از منافع» در ساختار سیاسی آمریکا جایگاهی مهم و تعریف شده دارد. درواقع، برمبنای ویژگی تکثرگرایانه این نظام سیاسی، اقلیت­ های گوناگون مذهبی، نژادی و غیره همواره با فرصت­های کم و بیش مناسبی برای حضور فعال درعرصه مشارکت سیاسی مواجه بوده­اند. در این زمینه، باید به تجربه «مهاجرپذیری» آمریکا نیز توجه کرد که وجود لابی ­های کوبایی- آمریکایی و یونانی- آمریکایی، هلندی- آمریکایی دلیلی براین مدعاست. در میان این لابی­های قومی- نژادی، لابی مدافع یهود و اسرائیل به طیفی گسترده از گرو­های ذی­ نفع (یهودی وغیریهودی) اشاره کرد که براساس برخورداری از هویت قانونی، قدرت اقتصادی فراوان، ارتباط گسترده سیاسی با شخصیت­ های ذی­ نفوذ تشکل فوق العاده، سلطه رسانه ای و غیره  تأمین منافع جامعه یهودی، به ویژه دولت یهود (اسرائیل) را در رأس اولویت­ه ای ملی و فراملی خویش قرار داده­اند.

 

در طول دهه­ های گذشته بررسی علل و زمینه­ های توسعه قدرت و نفوذ این اقلیت در لایه­ های گوناگون تصمیم­ سازی خارجی آمریکا، به ویژه در ارتباط با خاورمیانه، از دغدغه­ های مهم ملت و طیفی خاص از دولت­مردان و اندیشه­ ورزان این جامعه بوده است. این «گروه قوم­ گرای مذهبی» که  کمتر از 3 درصد جمعیت آمریکا را شامل می­شود، به عاملی نفوذگذار و پیش ­برنده در حوزه سیاست خارجی این کشور تبدیل شده است.

 

 

توزیع جغرافیایی یهودیان آمریکا:

 

براساس آخرین سرشماری (سال 2000 ) مرکز آمار ایالات متحده تعداد یهودیان آمریکا در سال1998 میلادی 6 میلیون و 41 هزار نفر ( 3/2 درصد از جمعیت 287 میلیونی آمریکا ) بوده که مرکز تجمع ، توزیع و اسکان آنها به ترتیب در ایالت های نیویورک ( 1652000 ) کالیفرنیا (967 هزار نفر ) فلوریدا (628 هزار نفر) نیوجرسی (465هزارنفر ) پنسیلوانیا ( 282 هزار نفر ) و دیگر ایالات 50 گانه آمریکا است.

 

سیطره و نفوذ یهودیان درآمریکا مطابق با اصول 24 گانه پروتکل و استراتژی مهم آنان موسوم به پروتکل بزرگان صهیون در عرصه های فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی، نظامی و اطلاعاتی ایالات متحده بحدی است که بجرات می توان ادعا نمود که امروزه در آمریکا موسسه ، نهاد ، مرکز و یا شرکت موفقی را نمی توان یافت که در دایره کنترل ، نفوذ یا حضورموثر یهودیان این کشور قرار نگرفته باشد.

 

تنوع سازمان های یهودی: 

 

بطور کلی می توان سازمان های یهودی دنیا را بر اساس نوع رابطه و دیدگاه آنها نسبت به رژیم صهیونیستی به 3 دسته کلی تقسیم کرد:

 

1 – سازمانهای یهودی صهیونیستی است که بطور کامل از این رژیم حمایت می کنند. مهمترین سازمان های صهیونیستی در کشورهای مختلف جزو این دسته محسوب می شوند. برای مثال آیپک،انجمن ضد افترا، کنفرانس روسای سازمان های عمده یهودیان آمریکا، کنگره یهودیان امریکا، کمیته یهودیان آمریکا ، سایمون ویزنتال و … که معروف ترین سازمان های صهیونیستی آمریکا به شمار می روند.

 

2 – سازمانهای یهودی که مخالف صهیونیسم هستند. این سازمان ها ایجاد یک دولت یهودی در سرزمین فلسطین پیش از ظهور ماشیح (مسیح) را گناه شمرده و به همین دلیل با موجودیت رژیم صهیونیستی مخالفند. ناتوری کارتا عمده ترین سازمانی است که رهبری این جریان را برعهده دارد. در حالی که این سازمانها، به یهودی بودن خود افتخار می کنند اما با صهیونیسم مخالفند.

 

3 – سازمانهایی هستند که می توان آنها را سازمان های صهیونیستی منتقد رژیم صهیونیستی نامید و در ادبیات سیاسی به آنها گروه ها و سازمانهای صلح طلب نیز گفته می شود. این سازمان ها بر این باورند که یهودیان شهروندان کشورهای میزبان هستند و منافع ملی این کشورها برای آنها اولویت دارد بویژه در زمانی که با اهداف رژیم صهیونیستی در تعارض است.

 

این سازمانها ضمن به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و دفاع از موجودیت آن نسبت به  پاره ای از اقدامات این رژیم انتقاد می کنند. مخالفت با گسترش شهرک نشینی و دفاع از تشکیل یک دولت فلسطینی در کنار یهودی عمده ترین محور فعالیت این نوع سازمان هاست .

 

سازمان های صهیونیستی منتقد

 

1 -سازمان یهودیان مخالف اشغالگری

 

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا