امریکا بخاطر امنیت اسراییل از عراق خارج نخواهد شد بلکه شکل ماموریتش را تغییر می دهد
میزگرد تخصصی با موضوع انتخابات عراق در خبرگزاری مهر
به گزارش روابط عمومی جمعیت دفاع از ملت فلسطین، میزگرد تخصصی بررسی موضوع انتخابات عراق در خبرگزاری مهر با حضور «علی الازیرجاوی» نماینده رویکرد ملی مجلس عراق در ایران، مهدی شکیبایی قائم مقام جمعیت دفاع از ملت فلسطین و تحلیلگر ارشد غرب آسیا و علی جعفر نماینده شبکه المسیره یمن در تهران برگزار شد. این نشست با حضور نمایندگان رسانههای مختلف داخلی و منطقهای برگزار شد.
وضعیت کنونی عراق
مهدی شکیبایی در خصوص وضعیت کنونی عراق اظهار داشت: صحنه تحولات عراق آنچه امروز شاهدش هستیم بخش عمدهای از آن در واقع برمی گردد به اتفاقاتی که بیش از یک سال پیش رخ داد و جناب آقای مصطفی الکاظمی به دلیل مسائل معیشتی و ناکارآمدیهایی که وجود داشت در صحنه تحولات اقتصادی عراق جایگزین آقای عادل المهدی نخست وزیر عراق شدند و ماموریت ویژه آقای الکاظمی هم برگزاری یک انتخابات است برای تعیین آرایش سیاسی جدید عراق در پارلمان این کشور و به دنبال آن انتخاب نخست وزیر جدید. از زمانی که مصطفی الکاظمی در مسند قدرت به عنوان نخست وزیر موقت عراق قرار گرفتند تا به امروز شاهد تحولات متعددی در صحنه عراق بودیم که بخش عمدهای از آن بحث مبارزه با فساد و مشکلات معیشتی در عراق است و این را هم بگویم که شکل گیری دولت موقت آقای الکاظمی در سایه اقدام تروریستی قرار گرفت که آمریکاییها انجام دادند و طی آن ابومهدی المهندس و همچنین سردار بزرگوار حاج قاسم سلیمانی در خاک عراق ترور شدند و اساساً صحنه تحولات عراق را به شکل دیگری رقم زدند.
از سال ۲۰۰۳ تاکنون آمریکاییها هزار و ۸۰۰ سازمان مردم نهاد را با هدف رخنه و نفوذ فرهنگی در عراق تأسیس کردنددر کنار بحث معیشتی یک مطالبه جدی هم ملت عراق از پارلمان این کشور داشتند و آن خروج نیروهای اشغالگر آمریکایی از عراق بود که میتوان گفت بعد از آن همه تحولات، صحنه عراق به نوعی تحت الشعاع این تصمیم قرار گرفت و آمریکاییها که با هدف آزادسازی عراق از دست رژیم بعث عراق و همچنین ایجاد یک الگوی به اصطلاح دموکراسی که برای سایر کشورهای منطقه نیز الگو شود، وارد عراق شده بودند با این مصوبه خود را مستاصل میدیدند لذا آمریکاییها به کمک کشورهای دیگر که ائتلاف بین المللی نام برده میشود در عراق که بهتر است بگوییم بیشتر آن یا استخوان بندی این اتفاق یعنی ائتلاف با آمریکا و انگلیسیها بود درصدد برآمدند که مدیریت صحنه افکار عمومی و همچنین صحنه سیاسی، احزاب و تشکلهای عراق را به دست بگیرند و تلاش کنند که در وهله اول در عراق ماندگار باشند؛ در وهله دوم اگر نتوانند در برابر مطالبه عمومی ملت عراق دوام بیاورند به طور آبرومندانه از عراق خارج شوند. آنچه امروز ما میبینیم و در آستانه انتخابات در عراق قرار داریم اتفاقات این کشور بیشتر تحت الشعاع تلاش آمریکاییها برای نحوه ماندن است. سه ماه دیگر انتخابات برگزار میشود دولت مطلوب آمریکاییها دولتی است که بتواند همسو با سیاستهای این کشور در عراق حرکت کند در حال حاضر آمریکاییها دولت آقای الکاظمی را به عنوان یک دولت مطلوب میبینند البته چارهای ندارند تا به وضعیت خودشان در عراق سامان بدهند. البته این سامان دادن از دید آمریکاییها حضور بلند مدت در شکل یک توافق یا پیمان رسمی است و یا اگر از عراق خارج شوند به شکل آبرومندانه از این کشور خروج کنند. آقای الکاظمی اگرچه ابتدای نخست وزیری شان اعلام کردند بنایی بر ماندن و یا ادامه نخست وزیری ندارند اما رفته رفته در میانههای ماموریت شان به این نتیجه رسیدند که خودشان را به عنوان یک کاندیدای مهم مطرح کنند. برای این کاندیداتوری مهم آقای الکاظمی ناچار است حمایت آمریکا را داشته باشد.
تاثیرگذاری تحولات عراق بر محیط پیرامونی خود
علی الازیرجاوی اظهار داشت: شک و تردیدی نیست که رویدادها و تحولات عراق یک رویداد داخلی نیست بلکه تحولات و رویدادهای منطقه و سایر کشورها و جهان را هم تحت تاثیر خود قرار میدهد و طبیعی است آنچه در عراق اتفاق میافتد محیط پیرامونی خودش را تحت تاثیر قرار میدهد و این نکته هم مهم است هر آنچه در محیط پیرامون عراق و کشورهای همسایه اتفاق میافتد میتواند تحولات عراق را هم تحت تاثیر خودش قرار دهد. در دو، سه دهه گذشته دخالت نیروهای غربی و کشورهای غربی برای تسلط و تحکم بر اقتصاد، سیاست و امنیت این کشور موضوع بدیهی و محرز بوده حتی اروپاییها از تروریستها برای ایجاد بحرانها استفاده کردند، در مقاطعی همینها تلاش کردند پایگاههایی که برای تروریستها در نقاط مختلف جهان ایجاد کردند مثل اینکه در افغانستان پایگاه برای گروههای تروریستی ایجاد کردند و تلاش کردند به جاهای دیگر منتقل کنند داعش را در سوریه و عراق ایجاد کردند و بعدها تلاش کردند آنها را منتقل کنند.
دولتها طبیعی است که برای تأثیر در فرآیند انتخابات عراق که در دهم ماه آینده میلادی برگزار میشود، تلاش و برنامهریزی کنند. عراق یک نظام دموکراتیک جدید و یک ساختار پارلمانی است. بدیهی است که با ساختارهای پادشاهی و ساختارهای متفاوت دیگر، تفاوت اساسی دارد و هر کدام از ادوار و نقشهایی که در ساختار سیاسی عراق وجود دارد، به خودی خود در فرآیند انتخابات آینده عراق تاثیرگذار است. بنابراین بدیهی است که تمام محیط پیرامونی عراق منتظر نتایج انتخابات عراق است چرا که از آن تأثیر میپذیرد.
طرح بیکر همیلتون و هرج و مرج سازنده
شکیبایی تصریح کرد: به نظر من آنچه که ما انتظار داشتیم یا حداقل مردم عراق از آقای الکاظمی انتظار داشتند که بتواند به مشکلات معیشتی مردم به ویژه غالب اعتراضات مردم این کشور در خصوص مبارزه با فساد رسیدگی کند. آمریکاییها یا همان ائتلاف بینالمللی که عراق را اشغال کردند، این مسئله را بهانه کردند که آقای عبدالمهدی را از مدار سیاست خارج کنند به بهانه آنکه وی توان آنکه بتواند به مطالبات مردم عراق پاسخ دهد را ندارد بنابراین آقای مصطفی الکاظمی را بر سر کار آوردند. آمریکاییها میدانند در عراق جایی ندارند. در لبنان هم چنین وضعیتی حاکم است یعنی ایجاد فرصت همیشه جزو دستورکارهای آمریکا بوده است یعنی در کل منطقه هم وقتی نگاه میکنیم اینکه میگویند آمریکاییها سیاست راهبردی خودشان را تغییر دادند و شیفت کردند به سمت آسیای جنوب شرقی یا آسیای جنوبی و تمرکز روی چین دارند، همه این مسائل ایجاد فرصت است یعنی همه پروندههای بازی که آمریکا در منطقه، لبنان، سوریه، عراق، افغانستان و یمن دارد، آنچه برآورد کلی است میگویند آمریکاییها در حال تغییر مسیر هستند و میروند درحالی که اینطور نیست آمریکاییها به دنبال خرید زمان هستند که به وضعیت خودشان سامان ببخشند. به هر حال منطقه خاورمیانه در سیاست خارجی آمریکا از جایگاه ویژهای برخوردار است و هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که آمریکا ۱۷ سال در عراق اشغالگری کند، چقدر تلاش کرد که در عراق دولتسازی و ملتسازی کند یا در افغانستان ۲۰ سال اشغالگری کرد و به قول خودش هم دولتسازی و هم ملتسازی کرد و هزینههای بسیاری در افغانستان و حتی کشورهای دیگر کردند. هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که آمریکاییها بخواهند همه تلاشها و هزینههای متحمل شده را کنار بگذارند و به دلیل سیاستی که بگویند «اینجا به درد ما نمیخورد یا همراستای منافع ما نیست»، از این منطقه خارج شوند. آمریکاییها تلاش میکنند که با خرید زمان، به وضعیت خود سامان بدهند.
در مورد شهادت حاج قاسم سلیمانی و رهبران مقاومت همچون ابومهدی المهندس باید بگوییم آنچه که اتفاق افتاد تحت یک اطلاعات امنیتی و استخباراتی دقیق از فرودگاه بغداد انجام شد که همان محصول و دستاورد نفوذ و حضور آمریکاییها در بغداد استبه نظر من آقای الکاظمی محصول نگاه آمریکا است. در لبنان هم همین کار را کردند. لبنان کشوری است که کشورهای دیگر به ویژه قدرتهای بینالمللی به دلیل موقعیت لبنان آن هم برای آنکه خط مقدم رویارویی دنیای اسلام، نمیگویم (دولتهای عربی)، دنیای اسلام و رژیم صهیونیستی است و آمریکاییها در آنجا منافع شدیدی دارند بنابراین تقابل دو دهه بین آمریکا و جریان نوظهوری به نام مقاومت است که معمولاً آمریکاییها دستور کارهای سیاسی خود را متناسب با وضعیت محور مقاومت میچینند. در لبنان هم وضعیت اینگونه است و آمریکاییها در تمام این سالها تلاش میکردند که بتوانند لبنان را یک کشور همسو با خودشان کنند. دخالتها و وضعیتی که ما امروز در لبنان داریم، محصول همین نگاه آمریکا است یا اینکه اگر نتوانستند، این کشور را به عنوان یک کشور خنثی تبدیل کنند یعنی نسبت به اتفاقاتی که در سوریه و فلسطین، عراق یا یمن میافتد، لبنان به عنوان یک کشور خنثی باشد و اگر کمکی به آمریکاییها نمیکند، دستکم همراهی با محور مقابل آمریکا هم نکند. همین وضعیت را آمریکاییها در عراق دنبال میکنند. اگر برگردیم به برنامههای قبلی آمریکا، از سال ۲۰۰۳ که آمریکاییها وارد عراق شدند، تلاش عظیمی در چارچوب طرح خاورمیانه بزرگ کردند که آقای کالین پاول وزیر خارجه وقت آمریکا طرحی به نام طرح خاورمیانه بزرگ ارائه دادند که همزمان با اشغال عراق هم بود. قرار بود عراق در آن طرح در تمام حوزهها محور باشد تا آمریکا بتواند این کشور را بعد از خارج شدن صدام، تبدیل به یک الگو کند که این الگو بتواند سایر کشورهای منطقه حتی ترکیه و ایران را بر اساس آن کشورها بسازند.
خوشبختانه همه این سالها آمریکاییها موفق نشدند این اتفاق را در عراق رقم بزنند. جلوتر که برویم بخصوص در دوران زمامداری آقای جورج بوش پسر، هزینه هنگفتی که در عراق کرده بودند و دیدند به یکباره دولت و همه چیز دست نیروهای مخالف آمریکا افتاده، به این فکر افتادند که طرح خودشان را در چارچوب طرح خاورمیانه بزرگ تغییر دهند. در این راستا در اواخر دوره بوش آقای پسر البته آقای اوباما هنوز نیامده بود و زمام را در آمریکا به دستش نگرفته بود، خودشان به این نتیجه رسیدند که در عراق با شکست مواجه شدند بنابراین هر دو حزب عمده آمریکا، دموکراتها و جمهوریخواهان بازخوانی جدیدی کردند در نوع رفتار یا نوع برنامه و راهبرد خودشان برای عراق و کشورهای پیرامون، چون در چارچوب طرح خاورمیانه بزرگ شکست خورده بودند، از دل نشست ایجاد شده، طرحی بیرون آمد به نام طرح «بیکر همیلتون»، آقای جیمز بیکر وزیر خارجه وقت آمریکا از دموکراتها و آقای ویلیام همیلتون از سناتورهای به نام آن زمان جمهوریخواه در مجلس سنای آمریکا هم بودند؛ به سرکردگی این دو … یعنی دو حزب نشستند و طرح جدیدی را آوردند که کلیدواژه اصلی آن را که بعدها کاندولیزا رایس مطرح کرد، هرج و مرج سازنده بود، یعنی آمریکاییها به این نتیجه رسیده بودند که حضور فیزیکی شان در عراق یا کشورهای دیگر خیلی نمیتواند منافع آنها را پیش ببرد، لذا به این سمت رفتند که بدون حضور فیزیکی، ولی با نقش آفرینی به مراتب بیشتر از حضور فیزیکی، طرح بیکر همیلتون مبتنی بر هرج و مرج سازنده را اجرایی کنند، یعنی هرج و مرج را ایجاد میکنند و از دل آن منافع خودشان را صید میکنند.
همانطور که ملت عراق در دوران مبارزه با داعش حول مرجعیت قرار گرفتند اکنون نیاز برای مقابله با طرحهای آمریکا در عراق به ویژه بحث نفوذ باید مبارزه جدی صورت گیردآنچه که ما امروز در عراق و لبنان میبینیم، ماحصل تفکر طرح بیکر همیلتون است، همین را هم شک نکنید آمریکاییها در افغانستان پیاده خواهند کرد، اگر چه اعلام کردند و خیلی هم سراسیمه از افغانستان خروج کردند اما از پنجره باز خواهند گشت با این طرح بیکر همیلتون که آن موقع مبنا قرار گرفت اما ورود آقای ترامپ که از جنگ سالارهای جمهوریخواهان بود، این طرح را به مدت چهار سال به تأخیر انداخت.
جمهوریخواهان در دوره دونالد ترامپ معتقد بودند باید حضور نظامی پرشدت داشته باشند و چهار سال این را به تأخیر انداخته، الان با بازگشت دوباره دموکراتها، مجدداً شاهد طرح هرج و مرج سازنده خواهید بود، چه در عراق و چه در لبنان، اما با توجه به زمینهای که ساختهاند بعد از حضور داعش و متأسفانه مشکلاتی که این اشغالگری برای مردم عراق به بار آورده، صحنه عراق را یک مقدار برای این هرج و مرج مطلوبتر میبینند، شما میبینید حداقل طی یک سال اخیر از همه توان خودشان استفاده کردهاند، چه خودشان، برنامهها و سازمانهای امنیتی شان، چه از طریق دولت که شما فرمودید، مصطفی الکاظمی آمده بود که زمینهها را برای تمکین مطالبه مردم که همین انتخابات و وضعیت مبارزه با فساد بود فراهم کند اما میبینیم رفته رفته ایشان هم در دستور کار سیاسی آمریکا قرار میگیرد و تلاش میکند، بی اعتنا به مطالبه مردمی به سمت این برود که به نوعی بتواند در ۴ سال آینده در مسند قدرت بنشیند و به دنبال نقش آفرینی سیاسی در آینده عراق است. لذا شاهد هستیم آقای الکاظمی متأسفانه از مأموریت خودش که برگزاری یک انتخابات سالم است، در حال کناره گیری است و ما الان شاهد زمزمههایی هستیم مبنی بر اینکه انتخابات به تأخیر بیفتد، هر چقدر انتخابات به تأخیر بیفتد، فرصت برای آمریکاییها برای سامان بخشیدن به وضعیت خودشان فراهم میشود، یعنی آمریکاییها همه چیز را در عراق در دستور کار دارند، حتی بازگرداندن سازمان تروریستی داعش که بتواند وضعیت خود را در عراق سامان دهد.
افکار عمومی عراق نسبت به بحث نفوذ آمریکا
شکیبایی درخصوص بحث نفوذ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و همه جانبه واشنگتن در عراق اظهار داشت: بله، نکته مهمی است، نفوذ آمریکا نتیجه و محصول اشغالگری آمریکا بود که در سال ۲۰۰۳ اتفاق افتاد. ساختارها و زیربنای مؤسسات و جریانهایی که در عراق توسط آمریکاییها و گروههای طرفدار آمریکایی شکل گرفتهاند، طبیعی است که بر اساس رویکرد آمریکایی صورت بگیرد و یک نمونهای از نفوذ است. با وجود اینکه آمریکاییها از عراق خارج شدهاند، البته این خروج یک خروج نظامی بوده اما آنها در عرصه سیاسی و امنیتی در عراق باقی ماندند و بزرگترین سفارتخانه آمریکا که در جهان در عراق وجود دارد، همچنان فعالیتهای خود را ادامه میدهد و همچنین با ایجاد داعش و نفوذ سیاسی، امنیتی و اقتصادی که در عراق و غیر از عراق دارند تلاش دارند به حضور خود ادامه دهند. البته این موضوع مناطق دیگر را هم تحت نفوذ خودش قرار داده است. در مورد شهادت حاج قاسم سلیمانی و رهبران مقاومت همچون ابومهدی المهندس باید بگوییم آنچه که اتفاق افتاد تحت یک اطلاعات امنیتی و استخباراتی دقیق از فرودگاه بغداد انجام شد که همان محصول و دستاورد نفوذ و حضور آمریکاییها در بغداد است. به طور کلی برخی رویدادهایی که امروز در عراق اتفاق میافتد، نتیجه و بازتولید همین نفوذ و رفتار سیاسی آمریکاییها است که از سال ۲۰۰۳ عراق را اشغال کردهاند.
علی الازیرجاوی در خصوص بحث افکار عمومی عراق نسبت به آمریکا نیز اظهار داشت: نکته مهم که باید به آن اشاره کرد انتخاباتی که در عراق وجود دارد براساس یک ساختار خاص انتخاباتی است که در غرب است یعنی از طرف غربیها برنامه ریزی شده و شاکله آن تعیین شده است. این شاکله انتخاباتی براساس منافع جریانهای نافع سیاسی برگزار میشود یعنی ممکن است در هر انتخابات همان افراد که در گذشته انتخاب شدند، مجدد انتخاب شوند. به هر حال ساختاری نیست که مورد پذیرش افکار عمومی مردم عراق باشد. به دلیل اینکه ممکن است در یک لیستی تعداد آرای زیادی میآورد و فردی که براساس لیست شرکت میکند، انتخاب نمیشود و یک جریان که ممکن است آرای زیادی داشته باشد، بازنده شود. براساس این لیستها و چون ساختار غربی است و براساس اراده مردم عراق نیست، مورد پذیرش نیست و بیشتر منافع و حضور جریانهای سیاسی را تأمین میکند. به همین علت از سال ۲۰۰۵ مشارکت ۸۰ درصدی مردم در انتخابات تا سال ۲۰۱۸ به ترتیب به زیر ۴۰ و ۳۰ درصد رسیده است و کاهش مشارکت مردم در انتخابات عراق مبتنی بر همین موضوع است. این نشان دهنده نارضایتی مردم عراق از ساختار و فرآیند رأی دادن و نظام انتخاباتی در عراق است و بیانگر یک ساختار وارداتی است.
ساختار وارداتی و غربی نظام انتخاباتی عراق
شکیبایی خاطرنشان کرد: آمریکاییها از سال ۲۰۰۳ به ویژه بعد از اینکه یک فرماندار نظامی را در عراق بر سر کار آوردند به نام آقای پل برمر، از آن زمان، بحث نفوذ در ساختار اجتماعی و فرهنگی عراق در کنار حضور و رخنه نظامی در دستور کار قرار گرفت. در ابتدا از طریق تهیه پیش نویس قانون اساسی جدید عراق نفوذ کردند و تلاش کردند مباحثی که مربوط به مسائل فرهنگی عراقیها در بحث آموزش، جهاد و ایثار و بسیاری از مبانی مطرح میشد، را دور کنند و مورد انتقاد شدید حضرت آیت الله سیستانی قرار گرفتند و مجبور شدند بخش عمدهای از اینها را عقب نشینی کنند و در اصلاحیهای که در قانون اساسی انجام شد، مردم عراق با پشتیبانی مرجعیت این نفوذ را کمرنگ کردند. از آن زمان تاکنون، آمریکاییها هزار و ۸۰۰ سازمان مردم نهاد را با هدف رخنه و نفوذ فرهنگی در عراق تأسیس کردند. به این صورت که دو بخش داشت. بخش عمده و اول ایجاد اختلاف (عراق کشوری با بافت ناهمگون شیعه، مسیحیان و اهل تسنن دارد که بستر خوبی برای اختلاف است) بین گروهها و مذاهب مختلف اسلامی و مسیحی بود. وظیفه دیگر سازمانهای مردم نهاد تربیت رهبران آینده سیاسی عراق بود. همین کار را در لبنان و سوریه نیز انجام دادند. وقتی میبینید گروهی مثل طالبان به سمت کابل حمله میکند و آقای اشرف غنی برای دست بوسی آقای بایدن به آمریکا میرود و درخواست کمک میکند، نشان دهنده کادر سازی و تربیت رهبران آینده افغانستان است. در عراق هم همین کار را انجام دادند. از سال ۲۰۰۳ و از زمان زمامداری آقای پل برمر تا به امروز آمریکاییها کوتاه نیامدند و در تلاش برای ایجاد چنین وضعیتی بودند که در نهایت آنچه ما در صحنه عراق میبینیم حاصل تلاشهای سازمان یافتهای است که در عراق ایجاد شد. چه بسیار بورسیه به رهبران دادند. اگر احساس میکردند فردی در عراق از توانایی سیاسی برخوردار است، پیشنهاد بورسیه در کشورهای غربی به ویژه آمریکا میدادند که بتوانند برای چنین روزهایی و آینده عراق تربیت کنند.
گروهها و احزاب شیعی در عراق که پایههای اصلی حکومت در عراق را تشکیل میدهند چارهای ندارند جز اینکه حول مرجعیت باشند و بتوانند در واقع وحدت خودشان را ایجاد بکنندمتأسفانه چندین قطب در عراق در حال شکل گیری است. بعد از یک دوره بسیار خوب و همکاری مردم عراق و حشد شعبی در رویارویی با سازمان مخوف و تروریستی داعش، میتوانست مبنای خوبی برای دوران پساداعش باشد، اما متأسفانه هیچ همگرایی بین جریانهای مختلف سیاسی عراق وجود ندارد و این تجربه بزرگی برای عراق بود. اما الان بعد از این همه موفقیت که بتوانید با تکیه بر توان داخلی خود، سازمانی را که از سوی بسیاری از کشورهای منطقه و دنیا حمایت میشد، از بین ببرید، کار بزرگی است. اما متأسفانه همگرایی و وحدت در درون جریانهای سیاسی عراق نیست و نه تنها نیست بلکه مطالبات دیگری نیز انجام میشود که در رأس این قضایا آقای الکاظمی است که دیدگاهش مشخص است که بیش از آنکه به داخل عراق و ظرفیتهای عراق توجه کند چشم امیدش به آمریکا و کشورهای غربی است که بتواند مجدد عراق را به نوعی مدیریت کند. یکی دیگر از مأموریتهای این سازمانها، ایجاد اختلاف بین ایران و عراق است که در دو سه سال اخیر به ویژه در اتفاقاتی که در اربعین میافتاد، به وفور مشاهده کردیم که به ویژه در حوزه رسانهای تلاش کردند این همگرایی بین دو ملت را به هر نوعی تخریب کنند.
در خصوص مطالبات مردم و طولانی شدن انتخابات، آمریکاییها وضعیت خوبی در منطقه ندارند و این رویارویی که ملت ایران صورت دادند و مزاج استشهادی ملت ایران را در رویارویی با آمریکا دیدند، به این نتیجه رسیدند که باید این منطقه را برای خود مردم منطقه بگذارند و لذا هیچ حمایتی از عربستان و متحدان دیگر نکردند. البته آمریکا هم آمریکایی نیست که بتوانیم بپذیریم به راحتی بخواهد از منطقه خارج شود و آمریکاییها در عراق برنامه دارند. خروج نظامیان آمریکا از عراق و چگونگی آن یکی از دغدغههای جو بایدن است. زمزمهها بر این محور است که آقای بایدن فقط به این دلیل که به نوعی بار فشار بر عراق را کاهش دهد، کارکرد نیروهای نظامی رسمی و غیر رسمی آمریکایی که در منطقه حضور دارند را تغییر دهد تا بتواند در عراق حاضر باشد که ممکن است از حالت نظامی به مستشاری تغییر دهد و سفارت خانه پهن پیکری که در عراق ایجاد کردهاند امید و نوید آن را میدهد و حضور خود را به ظاهر تغییر دادند و تلاش کردند از طریق سیاسی وارد شوند و با این سازمانهای مردم نهاد که از سال ۲۰۰۳ تا به حال ایجاد کردند، ظرفیتهای خوبی برای آمریکا است که مجدداً در امور داخلی عراق از جمله انتخابات دخالت کند و سه ماه به این انتخابات مانده و فرصت و زمان خوبی برای آمریکایی هاست که بتوانند در این وضعیت نفوذ داشته باشند.
مردم باید هوشیار باشند. اتفاقاتی در عراق رقم میخورد که از نظر تأثیر و پیامدهایی که میتواند در آینده عراق داشته باشد، کمتر از حمله داعش به عراق نیست. همانطور که ملت عراق در دوران مبارزه با داعش حول مرجعیت قرار گرفتند اکنون نیاز برای مقابله با طرحهای آمریکا در عراق به ویژه بحث نفوذ باید مبارزه جدی صورت گیرد.
لزوم انسجام بیت شیعی
علی جعفر نماینده شبکه المسیره یمن در تهران در این میزگرد این پرسش را از علی الازیرجاوی مطرح کرد: شما گفتید در عراق مشکلات اقتصادی و مطالبات اقتصادی و اشغالگری اساس مشکل است و بعد مشکلات اقتصادی باعث شده که به هر حال کاهش مشارکت مردم و موضوع تاخیر انتخابات را به دنبال داشته باشد اما فکر میکنم اساس مشکل، بیت شیعی است که هنوز ناهمگون است یعنی به یک توافق نرسیده بویژه مثلاً جریان آقای صدر که به هر حال در مورد تاخیر در انتخابات عنوان داشته بخشی از این بیت شیعی است. یک نکته بسیار مهمی است و آن را چگونه باید حل و فصل کرد؟
علی الازیرجاوی در رابطه با این پرسش گفت: نکته مهمی است. به هر حال جریانهای سیاسی و بیت شیعی در اینجا مشکلاتی دارد. اختلافات و تشتت در همین بیت شیعی و در داخل گروههای شیعی باعث شد که داعش فرصت ظهور پیدا کند، به آمریکاییها اجازه نفوذ داد، باعث ایجاد فساد و اختلافات و فساد در کالبد و جسم دولت عراق شد و متاسفانه امروز دولت عراق به عنوان یک دولتی که دولت فساد نامیده میشود. این ما بودیم که به اشغالگران اجازه دادیم تا بحرانهایی را در عراق شعله ور کنند. این ما بودیم که به اشغالگران اجازه دادیم تا فتنهها را ایجاد بکنند. البته این بحرانها فقط بحرانهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی نبود، این بحرانها یک بحران فرهنگی هم ایجاد کردند. همانطور که آقای شکیبایی هم به آن اشاره کردند و اشاره درستی بود آمریکا تلاش میکند که امروز با فرهنگ مردم و تغییر فرهنگ مردم عراق روزنهها و راههای نفوذ خودش را برای تغییر به هر حال جهت گیری های مردم استفاده بکند. آنچه که در عراق وجود دارد بیت شیعی در عراق تجربه بسیار خوبی است و نمونهای است که باید تمامی مظلومان در جهان، در یمن، در بحرین و کشورهای دیگر از آن الگو بگیرند. اگر یک الگوی قدرتمندی باشد آنها قدرتمند خواهند شد، اگر یک الگوی ضعیفی باشد به تبع آن آنها هم ضعیف خواهند شد. جریانهای سیاسی و شیعی عراق متاسفانه از داشتههای بزرگ خود مانند مرجعیت در نجف اشرف و آیینهای مذهبی مانند مراسم اربعین استفاده نکردند.
ما از خداوند متعال میخواهیم که تمامی جریانهای سیاسی تحت مرجعیت دینی تجمیع شود، یک توافق زیر سایه مرجعیت باشند و به مردم خدمات رسانی کنند تا یک الگوی خوبی از عراق ارائه شود. عراق محور پیروزی است و به هر حال میتواند بر کشورهای دیگر تاثیرگذار باشد.
شکیبایی نیز در این زمینه تصریح کرد: من ناظر به سئوالی که برادرمان پرسیدند در خصوص وضعیت بیت شیعی پرسش کردند میخواهم نکتهای را عرض کنم. ببینید دولتی که در واقع در عراق پس از سال ۲۰۱۱ یعنی پس از آنکه آمریکایی بر اساس آن پیمان نامه امنیتی بغداد- واشنگتن را امضا کردند از عراق خارج شدند و دولتی که بر سر کار آمد و آقای نوری المالکی هم در واقع نخست وزیری آن را بر عهده داشت اولین حکومت شیعی در عراق پس از حکومت امیرالمومنین علی (ع) در عراق بوده است. نکته مهمی است اینکه ما میبینیم ۳ سال بعد از تشکیل این حکومت یک سازمان مخوف وهابی- تکفیری وحشی میآید که این دولت را از بیخ و بن از بین ببرد، این نشان میدهد که اتفاق بزرگی در عراق افتاده است. ناظر بر سوال ایشان میخواهم بگویم که چقدر مهم است بیت شیعی در عراق وحدت خودش را داشته باشد. موقعیتی را که پس از حدود ۱۴۰۰ سال در اختیار گرفته نکته بسیار مهمی است که دشمنانش قطعاً به آن اجازه نخواهند داد که باثبات باقی بماند فلذا اختلافات را از درون ایجاد خواهند کرد. اما اختلافات طبیعی است. اصلاً جزئی از حرکت سیاسی یک کشور است که شاهد آن در تمامی کشورها هستیم، در اروپا نیز بعضی از احزاب مختلف با همدیگر نظرات مختلفی دارند. در عراق هم همینطور است. اما نباید اجازه داد از این اختلافات سواستفاده بشود. گروهها و احزاب شیعی در عراق که پایههای اصلی حکومت در عراق را تشکیل میدهند چارهای ندارند جز اینکه حول مرجعیت باشند و بتوانند در واقع وحدت خودشان را ایجاد بکنند. عراق کشوری است که تاثیر زیادی دارد. آمریکاییها عرض کردم تلاش میکنند این پروندهها باز شود. هر چقدر این پروندهها باز شود و به سرانجام نرسد آمریکاییها میتوانند در این فضا تنفس کنند، وضعیت خودشان را سامان دهند، وضعیت متحدان خودشان از جمله رژیم صهیونیستی را سامان دهند. عراق کشوری تاثیرگذار است یعنی پرونده عراق، بر یمن، سوریه، لبنان و فلسطین نیز تاثیرگذار است. حتی بر افغانستان هم تاثیرگذار است و لذا آمریکاییها تلاش میکنند که پرونده تعویق انتخابات عراق به همین شکل تمدید شود. یک سال، شش ماه و همینطور زمان بخرند. این نکتهای است که باید مردم عراق به آن توجه داشته باشند.